1. What youth is used to, age remembers.
[ترجمه M] سن به یاد می آورد که جوانان به چه چیز عادت کرده اند.|
[ترجمه رضا] سن یادآوری میکنه اون چیزی که جوونا بهش عادت کردن|
[ترجمه محسن فرهادیان] کدام جوان از خاطرات سنش ( تجربه هاش ) استفاده میکنه؟اگه amباuse toو فعلingدار بیاد میشه عادت داشتن. اگهuse to بدون am وisو. . بیادیعنی قبلا در گذشته. اینجاuse toبا isاومده ولی فعلingنداره پس معنیش نه عادت هست نه قبل معنی استفاده کردن میده|
[ترجمه پویان فرد] سال ها، آنچه را که جوانان به آن خو گرفته بودند یادآور میشد.|
[ترجمه ayoub] زمانه به خاطر دارد آنچه جوانان عادت داشتند.|
[ترجمه گوگل]آنچه جوانی به آن عادت کرده است، سن به یاد می آورد[ترجمه ترگمان]آنچه که جوانان به آن عادت دارند به خاطر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Fodder crops are used to feed livestock.
[ترجمه گوگل]از محصولات علوفه ای برای تغذیه دام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی برای تغذیه دام ها استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی برای تغذیه دام ها استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Agriculture used to be the economic backbone of this country.
[ترجمه محمد] کشاورزی ستون فقرات اقتصاد این کشوربود|
[ترجمه امین] کشاورزی قبلاً، ستون فقرات اقتصادی این کشور بود.|
[ترجمه پویان فرد] سابقا کشاورزی ستون فقرات این کشور بود.|
[ترجمه گوگل]کشاورزی در گذشته ستون فقرات اقتصادی این کشور بود[ترجمه ترگمان]کشاورزی به عنوان ستون اقتصادی این کشور مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. When he joined in the boxing I used to second him.
[ترجمه محمد نقوی] وقتی که او به باشگاه بوکس پیوست، من حریف تمرینی او بودم.|
[ترجمه گوگل]وقتی او به بوکس پیوست من او را دوم می کردم[ترجمه ترگمان]هنگامی که او در رشته بوکس به هم پیوست، من دوم او را مورد استفاده قرار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. for two pins used to say that you would like to do sth, even though you know that it would not be sensible: I'd kill him for two pins.
[ترجمه گوگل]برای دو پین می گفت که دوست داری این کار را انجام دهی، حتی اگر می دانی که معقول نیست: من او را به خاطر دو پین می کشم
[ترجمه ترگمان]زیرا دو سنجاق به من گفته اند که شما میل دارید این کار را بکنید، اگر چه می دانید که این کار عاقلانه نیست: من او را برای دو سنجاق خواهم کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیرا دو سنجاق به من گفته اند که شما میل دارید این کار را بکنید، اگر چه می دانید که این کار عاقلانه نیست: من او را برای دو سنجاق خواهم کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The teacher used to beguile her pupils with fairy tales.
[ترجمه گوگل]معلم شاگردانش را با افسانه ها فریب می داد
[ترجمه ترگمان]معلم برای گول زدن شاگردان خود با قصه های پریان به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم برای گول زدن شاگردان خود با قصه های پریان به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My car's not as reliable as it used to be.
[ترجمه گوگل]ماشین من مثل قبل قابل اعتماد نیست
[ترجمه ترگمان]اتومبیل من به اندازه سابق قابل اعتماد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل من به اندازه سابق قابل اعتماد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The villagers used to pound the grain into flour by hand.
[ترجمه گوگل]روستاییان با دست دانه ها را به آرد می کوبیدند
[ترجمه ترگمان]روستاییان برای آرد گندم از طریق دست استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روستاییان برای آرد گندم از طریق دست استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She used to let me dink her on my horse.
[ترجمه گوگل]او به من اجازه می داد او را روی اسبم بخورم
[ترجمه ترگمان]اون به من اجازه می داد که اونو روی اسب خودم راه بندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون به من اجازه می داد که اونو روی اسب خودم راه بندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. adverbs are used to modify verbs and adjectives.
[ترجمه گوگل]از قیدها برای تغییر افعال و صفت ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]قیدها برای اصلاح افعال و صفات به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیدها برای اصلاح افعال و صفات به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The gyroscope in tank is used to stabilize the aim system of the gun.
[ترجمه گوگل]ژیروسکوپ در تانک برای تثبیت سیستم هدف اسلحه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از ژیروسکوپ در مخزن برای تثبیت سیستم هدف اسلحه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از ژیروسکوپ در مخزن برای تثبیت سیستم هدف اسلحه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bridges are used to avoid the intersection of a railway and a highway.
[ترجمه گوگل]از پل ها برای جلوگیری از تقاطع راه آهن و بزرگراه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پل ها برای اجتناب از تقاطع راه آهن و یک بزرگراه مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پل ها برای اجتناب از تقاطع راه آهن و یک بزرگراه مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nowadays people get about much more than they used to.
[ترجمه گوگل]امروزه مردم خیلی بیشتر از گذشته دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]این روزها مردم خیلی بیشتر از آن که قبلا عادت داشتند، به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روزها مردم خیلی بیشتر از آن که قبلا عادت داشتند، به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You will soon get used to the work.
[ترجمه گوگل]به زودی به کار عادت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]به زودی به کار عادت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به زودی به کار عادت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید