• : تعریف: a waste substance secreted by the kidneys and excreted as a yellowish fluid by mammals or as a semisolid by reptiles and birds. • مشابه: waste
جمله های نمونه
1. urine specimen
نمونه ی ادرار
2. retention of urine
شاش بند،بازدارش پیشاب
3. the kidneys secrete urine
کلیه ها ادرار ترشح می کنند.
4. All the athletes had to provide a urine sample.
[ترجمه گوگل]همه ورزشکاران باید نمونه ادرار تهیه می کردند [ترجمه ترگمان]همه ورزش کاران باید نمونه ادرار را تهیه کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I gagged on the stench of stale urine.
[ترجمه به تو چه] بوی گند جیش را احساس کردم
|
[ترجمه گوگل]از بوی تعفن ادرار کهنه شده بند کشیدم [ترجمه ترگمان]بوی گند ادرار کهنه را حس کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The little boy couldn't contain his urine any longer.
[ترجمه گوگل]پسر کوچک دیگر نمی توانست ادرار خود را نگه دارد [ترجمه ترگمان]پسر کوچک دیگر نمی توانست ادرار خود را نگه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The urine tests were negative for protein.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار برای پروتئین منفی بود [ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار برای پروتئین منفی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The urine test showed some sort of infection.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار نوعی عفونت را نشان داد [ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار، یه جور عفونت رو نشون می داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They took blood and urine specimens for analysis.
[ترجمه گوگل]آنها نمونه های خون و ادرار را برای تجزیه و تحلیل گرفتند [ترجمه ترگمان]آن ها نمونه های خون و ادرار را برای آنالیز به دست آوردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He passed blood in his urine again yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز دوباره در ادرارش خون جاری شد [ترجمه ترگمان]دیروز دوباره توی ادرارش خون ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He said he leaked urine when he coughed.
[ترجمه گوگل]او گفت که هنگام سرفه ادرارش نشت کرده است [ترجمه ترگمان]اون گفت که وقتی سرفه کرد ادرار رو لو داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A 24-hour urine specimen should be collected to determine creatinine clearance, and protein and uric acid excretion.
[ترجمه گوگل]یک نمونه ادرار 24 ساعته باید برای تعیین کلیرانس کراتینین و دفع پروتئین و اسید اوریک جمع آوری شود [ترجمه ترگمان]یک نمونه آزمایش ۲۴ ساعته باید برای مشخص کردن پاک سازی creatinine، و ترشح اسید و دفع اسید uric جمع آوری شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His urine tests show glycosuria which over the months abates.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار او گلیکوزوری را نشان می دهد که با گذشت ماه ها کاهش می یابد [ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار نشون میده که بیشتر از چند ماه گذشته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The test results were in and only his urine got a passing grade.
[ترجمه گوگل]جواب آزمایش مشخص شد و فقط ادرارش نمره قبولی گرفت [ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش توش بود و فقط ادرارش نمره ۲۰ گرفته بودن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was walking in a sea of urine and faeces.
[ترجمه گوگل]او در دریایی از ادرار و مدفوع راه می رفت [ترجمه ترگمان]او در دریایی از ادرار و faeces راه می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شاش (اسم)
piss, urine
ادرار (اسم)
urine
بول (اسم)
urine
پیشاب (اسم)
water, urine
زهر اب (اسم)
urine
انگلیسی به انگلیسی
• yellowish liquid waste secreted by the kidneys through the urethra, pee urine is the liquid that you get rid of from your body when you go to the toilet.