urinary bladder

/ˈjɜːrəˌneriˈblædər//ˈjʊərɪnriˈblædə/

معنی: مثانه، پیشاب دان
معانی دیگر: (کالبد شناسی) مثانه، میزه دان، کیسه ادراری

جمله های نمونه

1. The urinary bladder in both sexes acts as a halfway house or store for the urine secreted by the kidneys.
[ترجمه گوگل]مثانه در هر دو جنس به عنوان نیمه راه یا ذخیره ادرار ترشح شده از کلیه ها عمل می کند
[ترجمه ترگمان]مثانه ادرار در هر دو جنس، مانند یک خانه نیمه راه یا مغازه برای دفع ادرار از کلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cystitis: Inflammation of the urinary Bladder.
[ترجمه خسته] التهاب مثانه
|
[ترجمه گوگل]سیستیت: التهاب مثانه
[ترجمه ترگمان]cystitis: التهاب of ادرار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carcinosarcoma is a rare malignant tumor of the urinary bladder. This tumor has a characteristic admixture of carcinomatous and sarcomatous components.
[ترجمه گوگل]کارسینوسارکوم یک تومور بدخیم نادر مثانه است این تومور دارای ترکیبی مشخص از اجزای سرطانی و سارکوماتوز است
[ترجمه ترگمان]Carcinosarcoma یکی از تومورهای بدخیم نادر مثانه است این تومور دارای مشخصه مشخصی از مولفه های carcinomatous و sarcomatous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It'summarized the category, treatment and nursing progress on urinary bladder function disturbance of SCI patients.
[ترجمه گوگل]مقوله، درمان و پیشرفت پرستاری در مورد اختلال عملکرد مثانه در بیماران SCI خلاصه شده است
[ترجمه ترگمان]این روش، طبقه بندی، درمان و پرستاری را در مورد اختلال عملکرد مثانه ادراری به طور خلاصه بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. T11- Kidneys, ureters, large intestine, urinary bladder, adrenal medulla, adrenal cortex, uterus, ovaries, ileocecal valve.
[ترجمه گوگل]T11- کلیه ها، حالب ها، روده بزرگ، مثانه، مدولای فوق کلیوی، قشر آدرنال، رحم، تخمدان ها، دریچه ایلئوسکال
[ترجمه ترگمان]T۱۱ - Kidneys، روده بزرگ، روده بزرگ، مثانه urinary، پوسته آدرنالی، رحم، تخمدان ها، شیر ileocecal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead, it ejaculated into the urinary bladder.
[ترجمه گوگل]در عوض، به مثانه انزال می کند
[ترجمه ترگمان]در عوض، تبدیل به مثانه ادرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Well distension of urinary bladder with smooth wall.
[ترجمه گوگل]اتساع خوب مثانه با دیواره صاف
[ترجمه ترگمان] خب، مثانه ادرار با دیوار صاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Sarcomatoid carcinoma of the urinary bladder is a highly malignant disease, and the prognosis is very poor.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کارسینوم سارکوماتوئید مثانه یک بیماری بسیار بدخیم است و پیش آگهی آن بسیار ضعیف است
[ترجمه ترگمان]نتیجه carcinoma Sarcomatoid در مثانه، بیماری بسیار بدخیم است و پیش بینی بسیار ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The kidneys control opening and closing, while the urinary bladder governs storing and excreting urine.
[ترجمه گوگل]کلیه ها باز و بسته شدن را کنترل می کنند، در حالی که مثانه بر ذخیره و دفع ادرار نظارت می کند
[ترجمه ترگمان]کنترل کلیه ها و بسته شدن، در حالی که مثانه urinary، ادرار و ادرار excreting را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the connection between mesonephric canal and urinary bladder, the lumen of the bladder has a distinct longitudinal dorsal fold, which appears to be a huge villus in cross-section of the bladder.
[ترجمه گوگل]در محل اتصال بین کانال مزونفریک و مثانه، مجرای مثانه دارای یک چین طولی پشتی مشخص است که به نظر می رسد پرز بزرگی در مقطع مثانه است
[ترجمه ترگمان]در ارتباط بین مجرای mesonephric و مثانه مجاری ادراری، لومن در مثانه دارای یک پیوند طولی طولی مشخص است که به نظر می رسد در مقطع عرضی مثانه یک villus بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This report concerns a case appendiceal adenocarcinoma with urinary bladder invasion.
[ترجمه گوگل]این گزارش مربوط به یک مورد آدنوکارسینوم آپاندیس با تهاجم مثانه است
[ترجمه ترگمان]این گزارش مربوط به یک مورد appendiceal adenocarcinoma با هجوم مثانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sagittal MR images further demonstrated urinary bladder invasion by the appendiceal tumor.
[ترجمه گوگل]تصاویر ساژیتال MR بیشتر تهاجم مثانه توسط تومور آپاندیس را نشان داد
[ترجمه ترگمان]تصاویر sagittal MR هجوم مثانه urinary را از طریق تومور appendiceal نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The urinary bladder is a hollow organ made up of smooth muscle cells.
[ترجمه گوگل]مثانه یک اندام توخالی است که از سلول های ماهیچه صاف تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مثانه یک اندام توخالی است که از سلول های ماهیچه ای هموار ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. ABM To improve the treatment of non - epithelial tumor of urinary bladder.
[ترجمه گوگل]ABM برای بهبود درمان تومور غیر اپیتلیال مثانه
[ترجمه ترگمان] برای بهبود رفتار of non، مثانه urinary
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مثانه (اسم)
bladder, cyst, urinary bladder

پیشاب دان (اسم)
bladder, urinary bladder

انگلیسی به انگلیسی

• bladder that secretes and discharges urine

پیشنهاد کاربران

بیت البول
[پزشکی] مثانه: عضو دخیره کننده ی ادرار تولید شده توسط کلیه ها

بپرس