1. The remaining amount of uric acid is excreted in the biliary, pancreatic, and gastrointestinal secretions through the gastrointestinal tract.
[ترجمه گوگل]مقدار باقیمانده اسید اوریک در ترشحات صفراوی، پانکراس و دستگاه گوارش از طریق دستگاه گوارش دفع می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار باقیمانده اسید اوره در محلول معده و روده دفع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Birds excrete uric acid rather than urea because it is an insoluble solid.
[ترجمه گوگل]پرندگان اسید اوریک را به جای اوره دفع می کنند زیرا یک ماده جامد نامحلول است
[ترجمه ترگمان]Birds به جای اوره، اسید اوره را جذب می کنند زیرا جامد محلول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The lower limits of normal for serum uric acid are arbitrarily defined and may vary from one lab to another.
[ترجمه گوگل]حد پایین تر از نرمال اسید اوریک سرم به طور دلخواه تعریف شده است و ممکن است از آزمایشگاهی به آزمایشگاه دیگر متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]محدودیت کمتری برای اسید اوره سرم به طور دل خواه تعریف می شود و ممکن است از یک آزمایشگاه به آزمایشگاه دیگر متفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Uricosuric agents generally do not lower uric acid levels below the normal range.
[ترجمه گوگل]عوامل اوریکوزوریک معمولاً سطح اسید اوریک را کمتر از محدوده طبیعی کاهش نمی دهند
[ترجمه ترگمان]عوامل Uricosuric معمولا سطح اسید اوره را پایین تر از محدوده نرمال قرار نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Uric acid production had helped this animal to survive a year-long fast without one drink of water.
[ترجمه گوگل]تولید اسید اوریک به این حیوان کمک کرده بود تا یک سال روزه بدون یک نوشیدنی آب زنده بماند
[ترجمه ترگمان]تولید اسید Uric به این حیوان کمک کرده بود تا یک سال بدون نوشیدن یک لیوان آب زنده بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Population studies show that serum uric acid levels are not normally distributed; they are skewed toward higher values for both sexes.
[ترجمه گوگل]مطالعات جمعیت نشان می دهد که سطح اسید اوریک سرم به طور معمول توزیع نمی شود آنها به سمت مقادیر بالاتر برای هر دو جنس گرایش دارند
[ترجمه ترگمان]مطالعات جمعیت نشان می دهد که سطح اسید اوره serum به طور معمول توزیع نمی شود؛ آن ها به سمت مقادیر بالاتر برای هر دو جنس به سمت بالا منحرف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These steroids are uricosuric, but the mechanism by which they promote uric acid excretion is poorly understood.
[ترجمه گوگل]این استروئیدها اوریکوزوریک هستند، اما مکانیسمی که به وسیله آن باعث افزایش دفع اسید اوریک می شوند، به خوبی شناخته نشده است
[ترجمه ترگمان]این استروئید uricosuric هستند اما مکانیزمی که به وسیله آن دفع اسید اوره را ترویج می کنند به خوبی درک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In addition, sustained normalization of uric acid levels does not produce improvement in renal function.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نرمال شدن مداوم سطح اسید اوریک باعث بهبود عملکرد کلیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]به علاوه، نرمال سازی پایدار سطوح اسید اوره، بهبود عملکرد کلیه را ایجاد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hyperuricosuria suggests the presence of uric acid overproduction, while low or normal urate excretion indicates altered renal handling of uric acid.
[ترجمه گوگل]هیپراوریکوزوری وجود تولید بیش از حد اسید اوریک را نشان می دهد، در حالی که دفع کم یا طبیعی اورات نشان دهنده تغییر عملکرد کلیوی اسید اوریک است
[ترجمه ترگمان]Hyperuricosuria وجود تولید بیش از حد اسید اوره را پیشنهاد می دهد، در حالی که دفع نرمال و یا دفع نرمال urate نشان دهنده کنترل کلیه acid اسید اوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After several months of therapy with a uricosuric agent, the tissue stores are dePleted and urinary uric acid returns to normal.
[ترجمه گوگل]پس از چندین ماه درمان با یک عامل اوریکوزوریک، ذخایر بافتی تخلیه شده و اسید اوریک ادرار به حالت عادی باز می گردد
[ترجمه ترگمان]پس از چندین ماه درمان با یک عامل uricosuric، انبارهای بافت depleted و اسید اوره ادراری به حالت عادی باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is thought that uric acid crystals serve as a nidus for calcium oxalate crystallization resulting in subsequent stone formation.
[ترجمه گوگل]تصور میشود که کریستالهای اسید اوریک به عنوان نیدوس برای کریستالیزاسیون اگزالات کلسیم عمل میکنند که منجر به تشکیل سنگ بعدی میشود
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که کریستال های اسید اوره به عنوان a برای تبلور کربنات کلسیم به کار گرفته می شوند که منجر به تشکیل سنگ بعدی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thus, alterations of either uric acid filtration, reabsorption or secretion may result in clinical disorders.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تغییر در فیلتراسیون اسید اوریک، بازجذب یا ترشح ممکن است منجر به اختلالات بالینی شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تغییرات تصفیه اسید اوره، reabsorption یا ترشح اسید ممکن است منجر به اختلالات بالینی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ingredient: Bolivian uric acid, breast wooden fruit extraction, Hyaluronic acid, Lecithin.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: اسید اوریک بولیوی، استخراج میوه های چوبی سینه، اسید هیالورونیک، لسیتین
[ترجمه ترگمان]Ingredient: اسید اوره بولیوی، استخراج میوه، breast اسید، hyaluronic اسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Above all, should collect uric fluid to do make water sedimentary smear, germiculture and antibiotic are sensitive experiment.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، باید مایع اوریک را جمع آوری کرد تا اسمیر رسوبی آب، کشت میکروب و آنتی بیوتیک آزمایش حساس هستند
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه آن ها باید مایع uric را جمع آوری کنند تا به لک ول آب را آلوده کنند، germiculture و آنتی بیوتیک نیز آزمایش حساسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید