1. Trappers perform a service that very few urbanites are aware of.
[ترجمه گوگل]تلهگذاران خدماتی را انجام میدهند که تعداد کمی از شهرنشینان از آن آگاه هستند
[ترجمه ترگمان]Trappers خدماتی را اجرا می کنند که افراد بسیار کمی از آن آگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is a reinterpretation of modern design for urbanite, eco-friendly, practical and balances with aesthetics.
[ترجمه گوگل]این یک تفسیر مجدد از طراحی مدرن برای شهرنشینان، سازگار با محیط زیست، کاربردی و تعادل با زیبایی شناسی است
[ترجمه ترگمان]این یک تعبیر مجدد از طراحی مدرن برای urbanite، سازگار با محیط زیست، عملی و متعادل با زیبایی شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Scientists have confirmed what every urbanite has long suspected – life in the city is more stressful.
[ترجمه گوگل]دانشمندان آنچه را که هر شهرنشین مدتها به آن مشکوک بود تأیید کردهاند - زندگی در شهر استرسزاتر است
[ترجمه ترگمان]دانشمندان تایید کرده اند که هر urbanite چقدر مشکوک است - زندگی در شهر استرس زا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To look like an New York urbanite, just don a pair and wear them with confidence!
[ترجمه گوگل]برای اینکه شبیه شهرنشینان نیویورک به نظر برسید، فقط یک جفت بپوشید و با اعتماد به نفس بپوشید!
[ترجمه ترگمان]برای اینکه به نیویورک شباهت داشته باشید، فقط یک جفت آن را بپوشید و با اطمینان آن ها را بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If to urbanite, the experience that in the god Shan Aiyu DIY abstains love jade is quite interesting.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم شهرنشین باشیم، این تجربه که در خدای شان آیو DIY از عشق یشم خودداری می کند بسیار جالب است
[ترجمه ترگمان]اگر به urbanite توجه کنید، این تجربه که در زمینه god که خودتان می توانید درست کنید، بسیار جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An urbanite from Hebei province, Shi Shuo graduated from Tsinghua University in 2008 with a major in art design.
[ترجمه گوگل]شی شو که یک شهروند از استان هبی است، در سال 2008 از دانشگاه Tsinghua با گرایش طراحی هنری فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]Shi Shuo از دانشگاه Hebei در سال ۲۰۰۸ با یک طرح هنری بزرگ فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. urbanite has long suspected – life in the city is more stressful. Researchers have shown that the parts of the brain dealing with stress and emotion are affected by living among the crowds.
[ترجمه گوگل]شهرنشین مدتهاست که مشکوک است - زندگی در شهر استرس زاتر است محققان نشان داده اند که بخش هایی از مغز که با استرس و احساسات سروکار دارند تحت تأثیر زندگی در میان جمعیت قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]urbanite مدت های مدیدی است که گمان می رود زندگی در شهر استرس زا است محققان نشان داده اند که بخش هایی از مغز که با استرس و احساس سر و کار دارند تحت تاثیر زندگی در میان جمعیت قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. More and more urbanite begin to pay attention to mental health.
[ترجمه گوگل]بیشتر و بیشتر شهرنشینان شروع به توجه به سلامت روان می کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان بیشتر و بیشتر به سلامت روانی توجه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I think even the most town-bred urbanite would say that they valued parks.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم حتی شهرنشینترین شهرنشینها هم میگویند که برای پارکها ارزش قائل هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر من حتی بیشتر اهالی شهر می گفتند که آن ها پارک های ارزش را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The current basic insurance for urbanite is an important integrant of the whole society. As a social arrangement, its policy contains profound moral reliability and ethical dependability.
[ترجمه گوگل]بیمه پایه فعلی شهرنشینی جزء مهمی از کل جامعه است به عنوان یک آرایش اجتماعی، خط مشی آن شامل قابلیت اطمینان اخلاقی عمیق و قابل اعتماد بودن اخلاقی است
[ترجمه ترگمان]بیمه پایه فعلی برای urbanite، بخش مهمی از کل جامعه است به عنوان یک نظم اجتماعی، سیاست آن شامل قابلیت اطمینان اخلاقی عمیق و قابلیت اطمینان اخلاقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The benefits of being a Chongqing urbanite still cannot be transferred to any other part of the country.
[ترجمه گوگل]مزایای شهرنشینی چونگ کینگ هنوز نمی تواند به هیچ بخش دیگری از کشور منتقل شود
[ترجمه ترگمان]منافع of Chongqing هنوز نمی تواند به بخش های دیگر کشور منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Let in modern fast-paced life urbanite, away from the health and enjoy a high quality life style.
[ترجمه گوگل]به زندگی شهری مدرن و پرشتاب اجازه دهید، به دور از سلامتی و لذت بردن از سبک زندگی با کیفیت بالا
[ترجمه ترگمان]در زندگی با سرعت مدرن، دور از سلامتی و از سبک زندگی با کیفیت بالا لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In turn the rural regions become much more productive as farmers appreciate the ever-present and growing demand for food from the urbanites.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، مناطق روستایی بسیار مولدتر می شوند زیرا کشاورزان از تقاضای همیشه حاضر و رو به رشد شهرنشینان برای غذا استقبال می کنند
[ترجمه ترگمان]در عوض، مناطق روستایی بسیار مفیدتر از این هستند که کشاورزان از نیاز به حال حاضر و تقاضای فزاینده برای غذا از the قدردانی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The reform remains only partial. The benefits of being a Chongqing urbanite still cannot be transferred to any other part of the country.
[ترجمه گوگل]اصلاحات جزئی باقی مانده است مزایای شهرنشینی چونگ کینگ هنوز نمی تواند به هیچ بخش دیگری از کشور منتقل شود
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات تنها جزئی باقی می ماند منافع of Chongqing هنوز نمی تواند به بخش های دیگر کشور منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hukou reform in Chongqing has stalled as thousands of farmers have refused to alter their hukou status out of fear of losing their land for the smoke and mirror benefits of being a bona fide urbanite.
[ترجمه گوگل]اصلاحات هوکو در چونگ کینگ متوقف شده است زیرا هزاران کشاورز از ترس از دست دادن زمین خود به دلیل مزایای دود و آینه شهرنشینی با حسن نیت از تغییر وضعیت هوکو خودداری کرده اند
[ترجمه ترگمان]اصلاحات Hukou در شهر چانگ کینگ متوقف شده است چون هزاران کشاورز از ترس از دست دادن زمین خود به خاطر ترس از دست دادن زمین خود برای سیگار و مزایای آینه ای یک fide واقعی، سر باز زده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید