اسم ( noun )
• (1) تعریف: an act or instance of flowing upward or as if from a deep source.
- He couldn't help but experience an upwelling of emotion.
[ترجمه گوگل] او نمیتوانست جلوی افزایش احساسات را بگیرد
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست کمک کند، اما موجی از احساس را تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست کمک کند، اما موجی از احساس را تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the upward movement of deep ocean water and nutrient-rich cold water organisms to the ocean surface.