1. an upwardly mobile employee
کارمندی که به سوی تعالی اجتماعی در حرکت است.
2. The Party has been unable to attract upwardly mobile voters.
[ترجمه گوگل]حزب نتوانسته است رای دهندگان متحرک را به سمت بالا جذب کند
[ترجمه ترگمان]حزب نتوانسته است upwardly رای دهنده را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حزب نتوانسته است upwardly رای دهنده را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The meeting attracted upwardly mobile professional and political women.
[ترجمه گوگل]این جلسه زنان حرفه ای و سیاسی را به سمت بالا جذب کرد
[ترجمه ترگمان]این نشست upwardly زن حرفه ای و فعال سیاسی را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشست upwardly زن حرفه ای و فعال سیاسی را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Perhaps the upwardly mobile middle classes in 1990s Detroit are now surrounding themselves with postmodern houses and artefacts!
[ترجمه گوگل]شاید طبقات متوسط رو به بالا در دیترویت در دهه 1990 اکنون خود را با خانه ها و مصنوعات پست مدرن احاطه کرده اند!
[ترجمه ترگمان]شاید طبقات متوسط تلفن همراه در دهه ۱۹۹۰ دیترویت در حال حاضر پیرامون خود را با خانه های پست مدرن و آثار باستانی احاطه کرده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید طبقات متوسط تلفن همراه در دهه ۱۹۹۰ دیترویت در حال حاضر پیرامون خود را با خانه های پست مدرن و آثار باستانی احاطه کرده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Praga became a favoured haunt for upwardly mobile apparatchiks, visiting VIPs and wedding parties.
[ترجمه گوگل]پراگا به محل محبوبی برای دستگاههای موبایل بالادست، بازدید از افراد VIP و مهمانیهای عروسی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]The یک پاتوق مطلوب برای upwardly موبایل upwardly بود که از افراد مهم و مهم عروسی دیدن می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The یک پاتوق مطلوب برای upwardly موبایل upwardly بود که از افراد مهم و مهم عروسی دیدن می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The congregation was mostly young, unmarried, well-educated and upwardly mobile.
[ترجمه گوگل]جماعت اکثرا جوان، مجرد، تحصیلکرده و متحرک بالا بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت اکثرا جوان، مجرد، تحصیل کرده و upwardly بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جمعیت اکثرا جوان، مجرد، تحصیل کرده و upwardly بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We had moved to an upwardly mobile suburb of Chicago.
[ترجمه گوگل]ما به حومه شیکاگو نقل مکان کرده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما به حومه upwardly در شیکاگو نقل مکان کرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به حومه upwardly در شیکاگو نقل مکان کرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The breathtaking pace of transformation for upwardly mobile Chinese — from bicycles to cars, village to city, housebound holidays to ski vacations — now extends to faces.
[ترجمه گوگل]سرعت خیرهکننده تحول برای چینیهای متحرک رو به بالا - از دوچرخه گرفته تا ماشین، روستا به شهر، تعطیلات در خانه تا تعطیلات اسکی - اکنون به چهرهها نیز کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]سرعت نفس گیر تبدیل چین - چین - از دوچرخه به اتومبیل، روستا به شهر، تعطیلات housebound تا تعطیلات اسکی - اکنون به صورت ها می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرعت نفس گیر تبدیل چین - چین - از دوچرخه به اتومبیل، روستا به شهر، تعطیلات housebound تا تعطیلات اسکی - اکنون به صورت ها می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The corners of mouth curl upwards upwardly, diligently lets own smile.
[ترجمه گوگل]گوشههای دهان به سمت بالا خم میشوند و با پشتکار اجازه میدهند لبخند بزنند
[ترجمه ترگمان]گوشه های دهان به بالا تاب می خورد و با پشت کار لبخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشه های دهان به بالا تاب می خورد و با پشت کار لبخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He is a member of an upwardly mobile generation.
[ترجمه گوگل]او عضوی از یک نسل رو به بالا موبایل است
[ترجمه ترگمان]او عضو یک نسل جدید تلفن همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عضو یک نسل جدید تلفن همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lester : I'm too young upwardly mobileand handsome to die.
[ترجمه گوگل]لستر: من برای مردن خیلی جوان و خوش تیپ هستم
[ترجمه ترگمان]لس تر گفت: من برای مردن خیلی جوان و زیبا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لس تر گفت: من برای مردن خیلی جوان و زیبا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Perkiness is further buoyed upwardly mobile forecasts for economic growth.
[ترجمه گوگل]پرکینس بیشتر پیشبینیهای موبایلی را برای رشد اقتصادی تقویت میکند
[ترجمه ترگمان]Perkiness بیشتر پیش بینی های تلفن همراه را برای رشد اقتصادی تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Perkiness بیشتر پیش بینی های تلفن همراه را برای رشد اقتصادی تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You may have noticed that some salespeople will upwardly inflect certain statements of fact.
[ترجمه گوگل]ممکن است متوجه شده باشید که برخی از فروشندگان برخی اظهارات واقعی را به سمت بالا تحمیل می کنند
[ترجمه ترگمان]ممکن است متوجه شده باشید که بعضی از فروشنده ها می توانند اظهارات خاصی از حقیقت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است متوجه شده باشید که بعضی از فروشنده ها می توانند اظهارات خاصی از حقیقت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Britain is not a truly fluid society; upwardly mobile.
[ترجمه گوگل]بریتانیا یک جامعه واقعاً سیال نیست به سمت بالا موبایل
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یک جامعه واقعی سیال نیست؛ upwardly متحرک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یک جامعه واقعی سیال نیست؛ upwardly متحرک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They had considered her suitor ambitious and upwardly mobile.
[ترجمه گوگل]خواستگار او را جاه طلب و متحرک بالا می دانستند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مرد جاه طلب و upwardly را در نظر گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مرد جاه طلب و upwardly را در نظر گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید