upward mobility

/ˈʌpwərdmoʊˈbɪlɪti//ˈʌpwədməʊˈbɪlɪti/

سیر فرازین (از طبقات اجتماعی، اقتصادی پایین تر به بالاتر)، تحرک فرازسوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: movement to a higher status in society, or the ability to so move.

انگلیسی به انگلیسی

• improvement in the socioeconomic situation

پیشنهاد کاربران

پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در شغل و موقعیت
نردبان ترقی
The company's training program is designed to help employees achieve upward mobility in their careers.
The government has implemented policies to promote upward mobility for low - income families.
تحرک صعودی
سلسله مراتب شغلی
وقتی بحث درباره ی آینده ی شغلی و مسیر شغلی باشد، این اصطلاح به معنای موقعیت های شغلی است که فرد می تواند با پیشرفت تدریجی آن ها را اشغال کند. برای مثال برای یک مهندس برق قدرت به این صورت است: مهندس سطح ورودی ( entry - level ) ، مهندس مبتدی ( جونیور ) ، مهندس حرفه ای ( سنیور ) ، مهندس پروژه ( یا مدیر پروژه ) ، مهندس ارشد پروژه، معاون، معاون ارشد، معاون کل، مدیر ارشد فناوری، مدیر عامل.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس