upswing

/əpˈswɪŋ//ˈʌpswɪŋ/

حرکت به سوی بالا، (بازرگانی) رونق، ترقی، به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن، ترقی به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن رونق گرفتن، ترقی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an upward part of a movement, as of a pendulum or cycle.

(2) تعریف: a noticeable or sudden rise, increase, or improvement.
مشابه: improvement

- an upswing in construction
[ترجمه گوگل] رشد در ساخت و ساز
[ترجمه ترگمان] افزایش در ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: upswings, upswinging, upswung
• : تعریف: to move in or undergo an upswing; rise.

جمله های نمونه

1. Shocking crimes are now on the upswing.
[ترجمه zahra] امروزه جنایات تکان دهنده ای در حال افزایش است.
|
[ترجمه گوگل]جنایات تکان دهنده اکنون در حال افزایش هستند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر چه جنایات عجیبی در حال upswing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Violent crime is on the upswing.
[ترجمه گوگل]جنایات خشونت آمیز در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]جنایت خشونت در حال upswing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many analysts are predicting an upswing in the economy.
[ترجمه zahra] تعدادی از تحلیلگران پیش بینی کرده اند که اقتصاد رو به ترقی است.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران رشد اقتصادی را پیش بینی می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران پیشرفت در اقتصاد را پیش بینی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The economy is in the upswing which makes high tech services in more demand too.
[ترجمه گوگل]اقتصاد در حال رشد است که باعث می شود خدمات فناوری پیشرفته نیز تقاضای بیشتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در حال افزایش است که خدمات فن آوری بالا را نیز افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This policy led to an upswing in the party's popularity.
[ترجمه گوگل]این سیاست منجر به افزایش محبوبیت حزب شد
[ترجمه ترگمان]این سیاست باعث افزایش محبوبیت حزب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And his writing took a dramatic upswing.
[ترجمه گوگل]و نویسندگی او رشد چشمگیری داشت
[ترجمه ترگمان]و نوشتن او یک پیشرفت چشمگیر و چشمگیر را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Alcoholism and drug use are on the upswing.
[ترجمه گوگل]مصرف الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The upswing in precipitation, and the crypto-science that explained it, were exactly what was needed.
[ترجمه گوگل]افزایش بارندگی، و علم رمزنگاری که آن را توضیح می‌داد، دقیقاً همان چیزی بود که لازم بود
[ترجمه ترگمان]افزایش بارش و علم crypto که آن را توضیح می داد دقیقا همان چیزی بود که مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Morale is reportedly on the upswing at El Pueblo, and we hope it continues.
[ترجمه گوگل]ظاهراً روحیه در El Pueblo در حال افزایش است و ما امیدواریم که این روند ادامه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که Morale در حال افزایش در El Pueblo است و ما امیدواریم که ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was the last upswing before the onset of slump, stagnation and mass unemployment.
[ترجمه گوگل]این آخرین صعود قبل از شروع رکود، رکود و بیکاری گسترده بود
[ترجمه ترگمان]این آخرین افزایش پیش از شروع رکود، رکود و بیکاری جمعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A modest economic upswing may relieve the worries of the corporations.
[ترجمه گوگل]یک رشد متوسط ​​اقتصادی ممکن است نگرانی شرکت ها را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]شکوفایی اقتصادی متوسط ممکن است نگرانی های شرکت ها را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When a woman on the upswing she can be fulfilled with what she has.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک زن در حال صعود است، می تواند با آنچه که دارد برآورده شود
[ترجمه ترگمان]وقتی زنی به نام upswing می تواند با آنچه که دارد تحقق یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many analysts considered the upswing in trading a technical rally.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحلیلگران، افزایش در معاملات را یک رالی فنی می دانستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحلیلگران این افزایش را در یک تظاهرات فنی در نظر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Consumer confidence seems to be on the upswing and business angst is dropping, " he said.
[ترجمه گوگل]او گفت: "به نظر می رسد اعتماد مصرف کننده در حال افزایش است و اضطراب تجاری در حال کاهش است "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" به نظر می رسد اعتماد مصرف کنندگان در حال افزایش است و نگرانی تجاری در حال کاهش است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• improvement, positive movement; rise, increase; upward motion
an upswing is a sudden increase or improvement in something that had previously been declining or had not been very good.

پیشنهاد کاربران

1. چرخش رو به بهبود. بهبود ناگهانی. بهبود 2. افزایش ناگهانی. افزایش 3. جهش
حرکت به سوی بالا، به سوی بالاحرکت کردن، سیر صعودی داشتن
اوج ( در مقابل حضیض )

بپرس