1. Mounted atop the upswept rear of the hull was a large biplane tail unit with triple fins and rudders.
[ترجمه گوگل]در بالای قسمت عقبی بدنه، یک واحد دم دوباله بزرگ با باله ها و سکان های سه گانه نصب شده بود
[ترجمه ترگمان]بالای بدنه کشتی، بالای بدنه کشتی، یک واحد هواپیمای biplane با fins سه باله و rudders بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tousled hair and upswept tendrils have become your trademark, do you like that?
[ترجمه گوگل]موهای ژولیده و کشک های کشیده شده به علامت تجاری شما تبدیل شده اند، آیا آن را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]موهای tousled و upswept trademark تجاری شما تبدیل شده اند، این را دوست دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The tousled upswept tendrils of hair.
4. These wraparound units culminate in an upswept rear edge, introducing a Saab design theme from the 9-5 range and classic 900 model.
[ترجمه گوگل]این واحدهای روکش در لبه عقبی متحرک به اوج می رسند و طرح زمینه ساب را از محدوده 9-5 و مدل کلاسیک 900 معرفی می کنند
[ترجمه ترگمان]این واحدهای wraparound در لبه عقب upswept به حد خود رسیدند و موضوع طراحی Saab را از محدوده ۹ - ۵ و مدل کلاسیک ۹۰۰ به وجود آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Accent features the upswept "fluidic styling" of the Elantra and Sonata and Genesis coupe.
[ترجمه گوگل]اکسنت دارای «استایل سیال» فوقالعادهای از النترا و سوناتا و جنسیس کوپه است
[ترجمه ترگمان]The شامل سبک upswept \"fluidic\" از the و Sonata و سفر پیدایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her upswept blond curls took her aunt two hours to fashion.
[ترجمه گوگل]فرهای بلوند او دو ساعت طول کشید تا عمه اش مد شود
[ترجمه ترگمان]موهایش بور و بور او دو ساعت طول کشید تا به او مد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Upswept roofs and parabolas cropped up on buildings.
[ترجمه گوگل]سقفهای جارو شده و سهمیها روی ساختمانها ظاهر میشوند
[ترجمه ترگمان]سقف های Upswept و سهمی در ساختمان ها دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When I first looked at the ship I was impressed with the forward upswept bow, almost like many Chinese artistries.
[ترجمه گوگل]وقتی برای اولین بار به کشتی نگاه کردم، تقریباً مانند بسیاری از هنرمندان چینی، تحت تأثیر کمان متحرک رو به جلو قرار گرفتم
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار به کشتی نگاه کردم، تحت تاثیر آن تعظیم forward قرار گرفتم، تقریبا مثل many چینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The predicted results agree quite well with other available experimental data, so the drag prediction method of upswept aftbody is effective.
[ترجمه گوگل]نتایج پیشبینیشده کاملاً با سایر دادههای تجربی موجود مطابقت دارد، بنابراین روش پیشبینی کشیدن بدنه بالارونده مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتایج پیش بینی شده به خوبی با سایر داده های تجربی موجود مطابقت دارند، بنابراین روش پیش بینی کشش برای upswept aftbody موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The results showed that the pressure drag coefficient increases rapidly with increasing upswept angle and contraction ratio respectively, and with decreasing forebody incidence.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که ضریب درگ فشار به ترتیب با افزایش زاویه بالارفتن و نسبت انقباض و با کاهش بروز پیشبادی به سرعت افزایش مییابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که ضریب کشش فشار به ترتیب با افزایش زاویه upswept و نسبت انقباض و با کاهش وقوع forebody افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In transonic flow, a simple empirical formulation is given to predict the wave drag of upswept aftbody, which extends the usable range of Mach number.
[ترجمه گوگل]در جریان فراصوتی، یک فرمول تجربی ساده برای پیشبینی نیروی کشش موج بالارونده پشتی ارائه میشود که محدوده قابل استفاده عدد ماخ را گسترش میدهد
[ترجمه ترگمان]در جریان transonic، یک فرمول تجربی ساده برای پیش بینی کشش موج of aftbody ارایه شده است که گستره قابل استفاده عدد ماخ را پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید