1. The stallion upreared on its hind legs.
[ترجمه گوگل]اسب نر روی پاهای عقب خود بلند شد
[ترجمه ترگمان]نریان on روی پاهای عقبی اش نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The horse upreared its head.
3. The driver hastens next handlebar grandpa uprear, apologize again and again.
[ترجمه گوگل]راننده عجله می کند تا فرمان بعدی را بابابزرگ بالا بیاورد، بارها و بارها عذرخواهی کنید
[ترجمه ترگمان]راننده بعدی دو دسته بزرگ را تسریع کرد، دوباره معذرت خواست و دوباره معذرت خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Uprear outstanding poverty of an oasis Peng is dreariness.
[ترجمه گوگل]فقر برجسته یک واحه پنگ کسالت است
[ترجمه ترگمان]فقر برجسته یک واحه پریشان کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Merchant person at once uprear he, ask ill?
[ترجمه گوگل]شخص بازرگان در یک لحظه او را بلند کرد، بپرسید بیمار است؟
[ترجمه ترگمان]تاجر تاجر، فورا از او پرسید: مریض می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The typical examples are adding the human race attack weapon on Uprear In Heaven mission, and NPC nonsensical scene.
[ترجمه گوگل]نمونه های معمولی اضافه کردن سلاح حمله نژاد بشر به ماموریت Uprear In Heaven و صحنه مزخرف NPC است
[ترجمه ترگمان]مثال های معمول در حال افزودن سلاح به سلاح بر روی Uprear در ماموریت خداوند و کنگره ملی کنگره ملی خلق ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید