1. uppermost priority
بالاترین ارجحیت (اولویت)
2. the uppermost falls of the river
بالاترین آبشارهای رودخانه
3. the uppermost floor of the building
بالاترین طبقه ی ساختمان
4. the thoughts which were uppermost in my mind
افکاری که در مغزم بیش از همه حایز اهمیت بود.
5. After hiking all day we finally reached the uppermost part of the mountain.
[ترجمه گوگل]بعد از پیاده روی تمام روز بالاخره به بالاترین قسمت کوه رسیدیم
[ترجمه ترگمان]بعد از پیاده روی، بالاخره به قسمت بالایی کوه رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. John was on the uppermost floor of the three-storey gatehouse.
[ترجمه گوگل]جان در بالاترین طبقه دروازه سه طبقه بود
[ترجمه ترگمان]جان روی بالاترین طبقه ۳ طبقه سوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The office block's uppermost floors were engulfed with flames.
[ترجمه گوگل]بالاترین طبقات بلوک اداری در آتش سوخت
[ترجمه ترگمان]بالاترین طبقه دفتر با شعله های آتش در احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A feeling of pity for David was uppermost in her mind.
[ترجمه گوگل]احساس ترحم برای دیوید بیش از همه در ذهنش بود
[ترجمه ترگمان]احساس ترحم نسبت به دیوید بیش از هر چیز دیگری در ذهنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Defence is no longer uppermost in their priorities.
[ترجمه گوگل]دفاع دیگر در اولویت های آنها قرار ندارد
[ترجمه ترگمان]دفاع دیگر بیش از حد در اولویت های آن ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the car she reverted to the subject uppermost in her mind.
[ترجمه گوگل]او در ماشین به موضوع فوقالعاده ذهنش برگشت
[ترجمه ترگمان]در اتومبیل، بیش از هر چیز در ذهنش به موضوع پی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The rain spattered on the uppermost leaves.
[ترجمه گوگل]باران روی بالاترین برگها پاشید
[ترجمه ترگمان]باران بر بالاترین برگ ها پاشیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She turned her hand over, palm uppermost.
[ترجمه گوگل]دستش را برگرداند، کف دستش بالای سرش بود
[ترجمه ترگمان]دستش را بالا برد و دستش را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Uppermost in his mind is the need for safety.
[ترجمه گوگل]بالاترین در ذهن او نیاز به ایمنی است
[ترجمه ترگمان]نیاز به امنیت در ذهن او وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Store the canisters with their lids uppermost.
[ترجمه گوگل]قوطی ها را طوری نگهداری کنید که درب آنها بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]canisters را بر بالای سرشان حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The children' s future is always uppermost in my mind.
[ترجمه گوگل]آینده کودکان همیشه در ذهن من مهم است
[ترجمه ترگمان]آینده بچه ها همیشه در ذهن من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید