1. upper atmosphere
جو زبرین،جو فوقانی
2. upper carboniferous
کربونیفر نوین
3. upper garments
لباس های رو
4. upper new york
شمال نیویورک
5. upper nile
نیل علیا
6. upper permian
پرمین نوین
7. the upper floor of the building
طبقه ی فوقانی ساختمان
8. the upper half of the door was glass
نیمه ی فوقانی در از شیشه بود.
9. the upper layers of the atmosphere
طبقات بالای جو
10. the upper lip
لب بالا
11. belonging to upper social classes
متعلق به طبقات اجتماعی بالاتر
12. hills and upper regions
تپه ها و نواحی بلندتر
13. we monitor the upper air to collect evidence of atomic explosions
ماجو فوقانی را برای گردآوری مدرک انفجار اتمی بررسی (تابش سنجی) می کنیم.
14. keep a stiff upper lip
(عامیانه) علی رغم مشکلات جرات یا پشتکار خود را حفظ کردن،به روی خود نیاوردن
15. to gain the upper hand
چیره شدن،مستولی شدن
16. a substance impacted in the upper intestine
ماده ای که در روده ی فوقانی گیر کرده
17. perforations made in a shoe upper for ornament or ventilation
سوراخ هایی که برای تزیین یا هوارسانی در رویه ی کفش ایجاد شده است
18. the tenuity of the air in upper elevations
رقت هوا در ارتفاعات بالاتر
19. the nest was on the fork of the tree's upper branch
لانه در محل انشعاب شاخه ی بالایی درخت بود.
20. The office block's upper floors were being repainted.
[ترجمه گوگل]طبقات بالای بلوک اداری در حال رنگ آمیزی بود
[ترجمه ترگمان]طبقات بالاتر این اداره دوباره رنگ زده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Most of the pupils' marks were in the upper third of the range.
[ترجمه گوگل]اکثر نمرات دانش آموزان در یک سوم بالای محدوده بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر دانش آموزان کلاس سوم بالای محدوده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. There is an upper age limit for becoming a pilot.
[ترجمه گوگل]برای خلبان شدن محدودیت سنی بالایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک محدوده سنی بالایی برای تبدیل شدن به یک خلبان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Most of the upper castes worship the Goddess Kali.
[ترجمه گوگل]اکثر کاست های بالا الهه کالی را می پرستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر طبقات فوقانی، الهه Kali را پرستش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Our team gained / had the upper hand in the second half.
[ترجمه گوگل]تیم ما در نیمه دوم به برتری رسید / برتری داشت
[ترجمه ترگمان]تیم ما در نیمه دوم دست بالایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. We sat in one of the upper tiers of the football stands.
[ترجمه گوگل]در یکی از طبقات بالای سکوهای فوتبال نشستیم
[ترجمه ترگمان]ما در یکی از ردیف های بالای سر فوتبال نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The spiral staircase led to an upper gallery.
[ترجمه گوگل]پلکان مارپیچ به گالری بالایی منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]پلکان مارپیچی به سمت راهروی بالایی منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید