• : تعریف: to provide (furniture) with springs, padding, and a covering.
جمله های نمونه
1. The young couple plan to upholster their bedroom with velvet.
[ترجمه کوثر طاهریان] زوج جوان قصد دارند که اتاق خوابشان را مبلمان مخملی کنند
|
[ترجمه گوگل]این زوج جوان قصد دارند روکش اتاق خواب خود را با مخمل بپوشانند [ترجمه ترگمان]این زوج جوان قصد داشتند با مخمل به اتاق خوابشان بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. All of their furniture was upholstered in flowery materials.
[ترجمه گوگل]تمام مبلمان آنها با مواد گلدار پوشیده شده بود [ترجمه ترگمان]تمام اثاثه آن ها با پارچه گل دار تزیین شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Another is upholstered in blood-red corduroy.
[ترجمه گوگل]روکش دیگری با پارچه کرفس قرمز خونی پوشانده شده است [ترجمه ترگمان]یکی دیگر از آن ها در مخمل کبریتی قرمز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sofa was upholstered in yellow and blue satin, shiny and tight, finished with rolled gold cord and tassels.
[ترجمه گوگل]روکش مبل با ساتن زرد و آبی، براق و تنگ، با طناب و منگوله های طلایی رول شده بود [ترجمه ترگمان]روی کاناپه، با ساتن آبی و ساتن آبی، براق و تنگ، با یک سیم طلایی و منگوله، تمام شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He could drive the van and upholster a settee.
[ترجمه گوگل]او میتوانست ون را رانندگی کند و یک میز صندلی را بپوشاند [ترجمه ترگمان]می توانست با ماشین ون رانندگی کند و روی کاناپه بنشیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Clara wants the seats to be upholstered in plush.
[ترجمه گوگل]کلارا میخواهد صندلیها با روکش مخملی پوشیده شوند [ترجمه ترگمان]کلر میخواد که صندلی ها رو با روکش تزیین کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brassieres upholstered with foam rubber were produced as beauty aids even for the well-endowed and even for prepubescent girls.
[ترجمه گوگل]سینهبندهایی که با لاستیک فوم روکش شدهاند به عنوان کمککننده زیبایی حتی برای دختران با استعداد و حتی برای دختران پیش از بلوغ تولید میشدند [ترجمه ترگمان]brassieres upholstered با rubber فوم به صورت زیبایی و حتی برای دختران well و حتی برای دختران prepubescent، تولید شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He followed her down, trapping her against the upholstered arm and his hard muscular body.
[ترجمه گوگل]او را به سمت پایین دنبال کرد و او را به بازوی روکش دار و بدن سخت عضلانی اش گیر انداخت [ترجمه ترگمان]او را تا پایین دنبال کرد و او را با روکش چرمی و بدن عضلانی خود به دام انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Among these is a Victorian chaiselongue upholstered in rose red velvet in the main bedroom and a useful pine blanket box.
[ترجمه گوگل]در این میان می توان به یک اتاق خواب ویکتوریایی با روکش مخمل قرمز رز در اتاق خواب اصلی و یک جعبه پتوی کاج مفید اشاره کرد [ترجمه ترگمان]در بین این ها روکش مخملی قرمز رنگ ویکتوریایی دیده می شود که مخمل قرمز را در اتاق خواب اصلی و جعبه مفیدی از چوب کاج تزیین کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They provided new comforts for passengers, with their upholstered seats and faster running.
[ترجمه گوگل]آنها با صندلی های روکش دار و دویدن سریع تر، راحتی های جدیدی را برای مسافران فراهم کردند [ترجمه ترگمان]آن ها وسایل راحتی بیشتری برای مسافران فراهم می کردند، با صندلی های راحتی و دویدن سریع تر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Low couches and upholstered cushions were dotted around the floor.
[ترجمه گوگل]کاناپههای کم ارتفاع و کوسنهای روکشدار دور زمین پراکنده بودند [ترجمه ترگمان]مبل ها و کاناپه های کوچکی در اطراف کف اتاق پراکنده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was a telephone, a chair upholstered in worn, black leather and bookshelves full of faded dusty books.
[ترجمه گوگل]یک تلفن، یک صندلی روکش شده با چرم کهنه و مشکی و قفسه های کتاب پر از کتاب های گرد و خاکی رنگ و رو رفته بود [ترجمه ترگمان]یک باجه تلفن بود، یک صندلی که روکش چرم مشکی پوشیده بود و قفسه های کتاب پر از کتاب های غبار گرفته و گرد و غبار گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The seats were upholstered in Johnston's grey moquette like the bogie cars.
[ترجمه گوگل]صندلی ها مانند ماشین های بوژی با موکت خاکستری جانستون پوشیده شده بودند [ترجمه ترگمان]صندلی ها روی روکش خاکستری جانستون قرار داشت، مثل ماشین غول پیکرش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And it's easiest to recline in an upholstered booth.
[ترجمه گوگل]و راحتتر است که در یک غرفه روکشدار دراز بکشید [ترجمه ترگمان]و راحت ترین کار این است که روی یک میز بزرگ لم بدهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• cover and fit furniture (with cushions, stuffing, springs, and fabric)
پیشنهاد کاربران
upholster ( v ) ( əˈpoʊlstər ) =to cover a chair, etc. with soft material and cloth. upholstery ( n ) =the process of upholstering =soft covering on furniture
To cover a furniture especially a seat with padding, spring, leather or fabric