upgrading

تخصصی

[علوم دامی] زینه گری ؛ استفاده مداوم از نرهای خالص برای آمیزش با ماده های نا خالص .
[عمران و معماری] بهسازی
[زمین شناسی] بهسازی، ارتقا

پیشنهاد کاربران

رشد تطبیق پذیری:[علوم اجتماعی]
adaptive upgrading
( ریتزر، جورج ( 1374 ) نظریه جامعه شناسی معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، علمی، تهران. )
بالابَری ، بالابُرد
بهبود
توان افزایی ، کارایی افزایی ، کارکردافزایی
☑️ افگاتیش
🇮🇷 همتای پارسی: اَفگاتی 🇮🇷
( اَف ( پیشوند همریشه با up در انگلیسی ) گات ( grade ) )
به روزرسانی کردن
upgrading ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ارتقا
تعریف: فرایند جانشین کردن سخت‏افزارها یا نرم‏افزارهای جدید به جای اجزای سامانۀ قدیمی، برای روزآمد کردن آن سامانه
ارتقا، ارتقاء دادن
ارتقاء

بپرس