updraft

/ˈəpˌdræft//ˈəpˌdræft/

(جریان هوای رو به بالا) فراز هنج، زبرهنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an upward current of air.

جمله های نمونه

1. Peak updraft strength is slightly enhanced with hodograph curvature.
[ترجمه گوگل]اوج قدرت جریان صعودی با انحنای هودوگراف کمی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]قدرت اوج قدرت با انحنای hodograph اندکی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The buzzard was heading for the updraft above the Edge, and nothing was going to deter it.
[ترجمه گوگل]Buzzard به سمت جریان صعودی بالای لبه حرکت می کرد و هیچ چیز نمی توانست جلوی آن را بگیرد
[ترجمه ترگمان]لاشخور در حال رفتن به سمت the بالای لبه بود و هیچ چیز نمی توانست مانع آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another shape of updraft kiln is square in plan.
[ترجمه گوگل]شکل دیگری از کوره های جریان بالا به صورت مربع است
[ترجمه ترگمان]شکل دیگری از کوره updraft در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An updraft gasifier has clearly defined zones for partial combustion, reduction,(Sentence dictionary) and pyrolysis.
[ترجمه گوگل]یک گازساز با جریان بالا دارای مناطق مشخصی برای احتراق جزئی، کاهش، (فرهنگ جملات) و تجزیه در اثر حرارت است
[ترجمه ترگمان]An updraft به وضوح مناطقی را برای احتراق جزیی، کاهش، (فرهنگ لغت میانی)و گرماکافت چوب به طور واضح تعریف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pilots navigate through a growing thunderstorm's updraft and set off silver iodide flares.
[ترجمه گوگل]خلبانان در جریان یک طوفان رعد و برق رو به رشد حرکت می کنند و شراره های یدید نقره را به راه می اندازند
[ترجمه ترگمان]خلبانان از طریق رعد و برق در حال رشد حرکت می کنند و iodide های نقره را روشن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disadvantages of updraft gas proucer are amount of tar in raw gas and poor loading capability.
[ترجمه گوگل]از معایب تولید کننده گاز به سمت بالا می توان به مقدار قطران در گاز خام و قابلیت بارگیری ضعیف اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مضرات of گاز updraft مقدار قطران در گازهای خام و قابلیت بارگذاری ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peak updraft strength is slightly enhanced with hodograph curvature, 2 0 m/s in B versus 2 1 in C.
[ترجمه گوگل]اوج قدرت جریان صعودی با انحنای هودوگراف، 2 0 متر بر ثانیه در B در مقابل 2 1 در C، کمی افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]قدرت updraft با انحنای hodograph، ۲ ۰ متر بر ثانیه در B برابر با ۲ ۱ در C افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still, interviews with New Hampshire voters suggest some pundits are underestimating the power of the symbolic updraft Forbes is riding.
[ترجمه گوگل]با این حال، مصاحبه با رای دهندگان نیوهمپشایر نشان می دهد که برخی از صاحب نظران قدرت حرکت نمادین فوربس را دست کم می گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مصاحبه ها با رای دهندگان نیو Hampshire پیشنهاد می کنند که برخی متخصصان در حال کم کردن قدرت نمادین نمادین فوربس Forbes هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a pit kiln the fuel is placed below and above the pottery and not clearly separated as in updraft kilns.
[ترجمه گوگل]در یک کوره گودال سوخت در زیر و بالای سفال قرار می گیرد و مانند کوره های جریان بالا به وضوح از هم جدا نمی شود
[ترجمه ترگمان]در کوره آهنگری سوخت در زیر و بالای سفال قرار داده می شود و به وضوح به صورت کوره ها ساخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. France in 1980 was first discovered through the Exploitation of Meteorological Satellites Pass updraft.
[ترجمه گوگل]فرانسه در سال 1980 برای اولین بار از طریق بهره برداری از ماهواره های هواشناسی گذر صعودی کشف شد
[ترجمه ترگمان]فرانسه در سال ۱۹۸۰ ابتدا از طریق بهره برداری از ماهواره های هواشناسی کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The analysis of helicity also revealed that under the updraft, the conversion from the horizontal whirlpool into the vertical whirlpool is one of the possible mechanisms of the event.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مارپیچ همچنین نشان داد که تحت جریان صعودی، تبدیل از گرداب افقی به گرداب عمودی یکی از مکانیسم های احتمالی این رویداد است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل helicity نیز نشان داد که در زیر the، تبدیل گرداب افقی به گرداب عمودی یکی از مکانیسم های ممکن این رویداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• upward movement (of air, gas, etc.)

پیشنهاد کاربران

جریان بالا رونده هوا
مکش
( در متون مربوط به گردباد )

بپرس