به یافت
... [مشاهده متن کامل]
استفاده مجدد از وسایل قدیمی و درب و داغون با تعمیر کردن یا با تغییر کاربری .
مثلا میز و صندلی لق لقو را تعمیر کردن - رفو کردن لباس - از لباس دستگیره و دردمی و قاب دستمال درست کردن - لباس بچه بزرگتر را کوچک کردن برای دومی - دسته پارچ آبخوری یا قوری که شکست سمباده زدن و تبدیل آنها به گلدان و . . . . .
بهینه سازی
Recycle می شود بازیافت و
Upcycle می شود بهینه سازی
Recycle می شود بازیافت و
Upcycle می شود بهینه سازی
دگرساخت ( ساخت یک چیز جدید از وسیله های دور ریختند ) مثلا ساخت عینک از بطری های پلاستیکی بی مصرف )
به یافت کردن. بهینه یافت کردن
قابل بازیافت
زنده کردن ( یک شیء دور انداختنی )
تعمیر و نوسازی کردن
Upcycleزنده کردن یک شیء . . . . . . . . . بازیافت کردن مواد اولیه ی یک شیءrecycle
تعمیر و نوسازی کردن
Upcycleزنده کردن یک شیء . . . . . . . . . بازیافت کردن مواد اولیه ی یک شیءrecycle
استفاده مجدد از بازیافت
استفادت خلاقانه از مواد دور انداختنی