1. His mother summoned him, upbraided him, wept and prayed.
[ترجمه گوگل]مادرش او را احضار کرد و سرزنش کرد و گریست و دعا کرد
[ترجمه ترگمان]مادرش او را فرا خواند، او را به باد سرزنش گرفت، گریه کرد و دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مادرش او را فرا خواند، او را به باد سرزنش گرفت، گریه کرد و دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His wife set about upbraiding him for neglecting the children.
[ترجمه گوگل]همسرش به خاطر بی توجهی به بچه ها او را سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]همسرش به خاطر غفلت از بچه ها از سرزنش کردن به او پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همسرش به خاطر غفلت از بچه ها از سرزنش کردن به او پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The captain upbraid his men for falling asleep.
[ترجمه گوگل]کاپیتان مردانش را به خاطر به خواب رفتن سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]ناخدا او را به خاطر اینکه به خواب رفته بود سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناخدا او را به خاطر اینکه به خواب رفته بود سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In newspaper articles she consistently upbraided those in authority who overstepped their limits.
[ترجمه گوگل]در مقالههای روزنامهای، او به طور مداوم از کسانی که در اختیار داشتند که از محدودیتهای خود فراتر میرفتند، سرزنش میکرد
[ترجمه ترگمان]در مقالات روزنامه ها، او به طور مداوم کسانی را که از محدوده خود تجاوز می کنند سرزنش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقالات روزنامه ها، او به طور مداوم کسانی را که از محدوده خود تجاوز می کنند سرزنش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He upbraided her with her ingratitude.
[ترجمه گوگل]او را با ناسپاسی او سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]او را با ناسپاسی سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را با ناسپاسی سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was in no mood to be upbraided about my stupidity.
[ترجمه گوگل]من حوصله سرزنش شدن در مورد حماقتم را نداشتم
[ترجمه ترگمان]اصلا حوصله نداشتم به خاطر حماقتی که داشتم از او انتقاد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصلا حوصله نداشتم به خاطر حماقتی که داشتم از او انتقاد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There was no disputing the hard truth behind his words - someting for which she had already severely upbraided herself.
[ترجمه گوگل]حقیقت سخت پشت سخنان او بحثی نبود - چیزی که او قبلاً خودش را به شدت سرزنش کرده بود
[ترجمه ترگمان]در پشت کلماتش هیچ بحثی نبود - چیزی که او قبلا به سختی خود را به باد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پشت کلماتش هیچ بحثی نبود - چیزی که او قبلا به سختی خود را به باد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Two Pinochetistas immediately board the bus and furiously upbraid and threaten her.
[ترجمه گوگل]دو پینوشتیستا بلافاصله سوار اتوبوس می شوند و با عصبانیت او را سرزنش و تهدید می کنند
[ترجمه ترگمان]دو نفر به سرعت سوار اتوبوس شدند و با عصبانیت به او حمله کردند و او را تهدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو نفر به سرعت سوار اتوبوس شدند و با عصبانیت به او حمله کردند و او را تهدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is reported to have upbraided his commanders for including political content in briefings.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که او فرماندهان خود را به خاطر گنجاندن مطالب سیاسی در جلسات توجیهی سرزنش کرده است
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که او از فرماندهان خود به علت داشتن محتوای سیاسی در جلسات توجیهی استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که او از فرماندهان خود به علت داشتن محتوای سیاسی در جلسات توجیهی استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In private he bitterly upbraided Brown for seeking to stymie his program.
[ترجمه گوگل]در خلوت او به شدت براون را به دلیل تلاش برای ممانعت از برنامه اش سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]در خلوت او را به خاطر مانع شدن از برنامه اش، به شدت سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در خلوت او را به خاطر مانع شدن از برنامه اش، به شدت سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Tom's boss is upbraiding him for his always being late for work.
[ترجمه گوگل]رئیس تام از او سرزنش می کند که همیشه سر کار دیر می کند
[ترجمه ترگمان]رئیس تام مدام او را سرزنش می کند چون همیشه برای کار دیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس تام مدام او را سرزنش می کند چون همیشه برای کار دیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I could hear the teacher upbraiding Tom for his absence from school yesterday.
[ترجمه گوگل]می توانستم بشنوم که معلم دیروز تام را به خاطر غیبتش از مدرسه سرزنش می کرد
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای معلم را به خاطر غیبت او از مدرسه بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای معلم را به خاطر غیبت او از مدرسه بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This sentence was spoken with the bitterness of self - upbraiding, and a contortion of visage absolutely demoniacal.
[ترجمه گوگل]این جمله با تلخی سرزنش خود و انحراف ظاهری کاملاً شیطانی بیان شد
[ترجمه ترگمان]این جمله با لحن تلخی سرزنش آمیز و سرزنش آمیز ادا شد و چهره درهم و بی روح به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جمله با لحن تلخی سرزنش آمیز و سرزنش آمیز ادا شد و چهره درهم و بی روح به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید