up to speed

پیشنهاد کاربران

### 📌 معنی کلی:
"Up to speed" یعنی:
➤ آگاه یا به روز بودن نسبت به اطلاعات، مهارت ها یا وضعیت فعلی یک موضوع
- - -
### 📍 ترجمه فارسی:
- به روز بودن
- در جریان بودن
- رسیدن به سطح لازم از اطلاعات یا مهارت
...
[مشاهده متن کامل]

- هماهنگ شدن با شرایط جدید
- - -
### چرا این معنی رو می ده؟
اصطلاح از دنیای ماشین و سرعت میاد.
وقتی ماشینی داره به بقیه ماشین ها در جاده می پیونده، باید به سرعت بقیه ( up to speed ) برسه تا بتونه هم راستا و امن حرکت کنه.
تو زبان انسانی هم همینه:
وقتی کسی up to speed می شه، یعنی حالا به سطحی از دانش یا توانایی رسیده که می تونه با بقیه هماهنگ بشه یا در جریان کار قرار بگیره.
- - -
### 🔹 مثال در جمله:
- It took me a few days to get up to speed with the new software.
چند روز طول کشید تا با نرم افزار جدید آشنا بشم ( یعنی یادش بگیرم و درکش کنم ) .
- Don’t worry, I’ll bring you up to speed.
نگران نباش، همه چیز رو برات توضیح می دم که در جریان قرار بگیری.
- He’s finally up to speed with the rest of the team.
بالاخره سطحش به بقیه اعضای تیم رسید ( یعنی مهارت یا اطلاعاتش در حد بقیه شد ) .
### 🎯 معادل های طبیعی و رایج در فارسی:
1. در جریانه
> �اون الان تو جریانه، همه چی رو می دونه. �
( He's up to speed now. )
2. رسیده به سطح بقیه
> �چند روز طول کشید تا به سطح بقیه برسه. �
3. راه افتاده
> �او تازه راه افتاده با سیستم جدید. �
( He just got up to speed with the new system. )
4. هماهنگ شده با بقیه
> �الان دیگه با تیم هماهنگه، می دونه چی به چیه. �
5. دستش اومده
> �یه کم طول کشید تا دستش بیاد چیکار باید بکنه. �
( It took him a while to get up to speed. )
6. وارد ماجرا شده
> �او تازه وارد ماجرا شده، باید بیاریمش تو خط. �
- - -
### 🗣 مثال کاربردی با ترجمه:
- Can you bring me up to speed?
→ �میشه منو در جریان بذاری؟�
یا: �بگو ببینم چی شده تا حالا. �
- She’s not up to speed yet on the new project.
→ �هنوز وارد پروژه جدید نشده / هنوز در جریان پروژه نیست. �
chatgpt

To be fully informed and knowledgeable about a particular subject or situation. This phrase is often used to indicate being up - to - date with the latest information or being caught up with what is happening.
...
[مشاهده متن کامل]

داشتن اطلاعات کامل و آگاهی از یک موضوع یا موقعیت خاص.
این عبارت اغلب برای نشان دادن به روز بودن با آخرین اطلاعات یا درگیر بودن با آنچه اتفاق می افتد استفاده می شود.
**************************************************************************************************
مثال؛
“I need to get up to speed on the project before the meeting. ”
In a discussion about current events, someone might ask, “Are you up to speed on the latest news?”
A person might say, “I’m not up to speed with the latest developments in the industry. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-comprehension/
در جریان بودن
از آخرین تحولات آگاه بودن.
کسی رو تو جریان گذاشتن
کسی را مطلع کردن
همسطح و همتراز کردن
در جریان واقع بودن
در فرم ایده آل بودن
1 - کار با تمام قوا operating at full speed.
( of a person or company ) performing at an anticipated rate or level.
2 - of a person ) fully informed or up to date.
"that reminds me to bring you up to speed on the soap opera
آخرین اخبار و دانش در مورد چیزی
هم تراز بودن/ همسطح بودن/ در یک رده بودن
we took a teacher to get him up to speed with the other children in his class
ما یک معلم گرفتیم تا او را هم سطح بقیه ی بچه های کلاس کنیم
1 - کار کردن در پتانسیل کامل یا حداکثر کارایی 2 - کارکرد در سطح مورد انتظار 3 - در جریان بودن، کاملا مطلع، اپ تو دیت یا بروز بودن ، ماهر و حرفه ای بودن ( مثال برای 3، I want to bring you up to speed on
...
[مشاهده متن کامل]
this matter میخواهم تو را بطور کامل در جریان این موضوع قرار بدهم. ) مثال برای 2 و 1، Can we get this production line up to speed آیا میتوانیم این خط تولید را با حداکثر کارایی بکار بگیریم? یا آیا می توانیم این خط تولید را در سطح مورد انتظارمان بکار بگیریم?

بپرس