up the spout


(انگلیس - خودمانی) 1- (قدیمی) در گرو 2- ورشکسته، مفلس 3- آبستن، د رگرو

جمله های نمونه

1. Well, that's my holiday plans gone up the spout!
[ترجمه گوگل]خب، این برنامه‌های تعطیلات من است!
[ترجمه ترگمان]! خب، این برنامه تعطیلات منه که داره فوران میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My holiday plans are completely up the spout.
[ترجمه گوگل]برنامه های تعطیلات من به طور کامل در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]برنامه تعطیلات من کاملا پر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The computer's up the spout!
[ترجمه گوگل]کامپیوتر در حال خروج است!
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر فوران می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This information the bank sent me is totally up the spout.
[ترجمه گوگل]این اطلاعاتی که بانک برای من ارسال کرد کاملاً در دسترس است
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات بانک من رو فرستاده کاملا فواره رو پر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It looks like our holiday plans are up the spout.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برنامه های تعطیلات ما در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که برنامه تعطیلات ما داره فوران می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had been continually up the spout, or over the moon, about some one or something.
[ترجمه گوگل]او به طور مداوم در مورد یک یا چیزی از دهانه یا بالای ماه بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]پیوسته فواره را بالا می زد یا بر روی ماه، در حدود یک یا یک چیز دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That's why these computerized route-finders are going up the spout and taking the Glories towards Monument Hill.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که این مسیر یاب های کامپیوتری از دهانه آب بالا می روند و Glories را به سمت Monument Hill می برند
[ترجمه ترگمان]به همین خاطره است که این مسیر، - به فوران می رود و the را به سوی تپه بنای یادبود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their lives have gone up the spout.
[ترجمه گوگل]زندگی آنها از دهانه آب بالا رفته است
[ترجمه ترگمان]زندگی آن ها فواره را قطع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My plans for the weekend seem to have gone up the spout .
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برنامه های من برای تعطیلات آخر هفته بالا رفته است
[ترجمه ترگمان]برنامه هام برای آخر هفته مثل اینه که اون فواره رو منفجر کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peter lost his job so that was our holiday plans up the spout.
[ترجمه گوگل]پیتر کارش را از دست داد، بنابراین برنامه‌های تعطیلات ما در حال افزایش بود
[ترجمه ترگمان]پیتر \"شغلش رو از دست داد\" که این برنامه تعطیلات ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you only take a sample then all the statistics are up the spout.
[ترجمه گوگل]اگر فقط یک نمونه بردارید، تمام آمارها در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]اگر شما تنها یک نمونه بردارید تمام آمار شامل فواره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a terrible state; past all help; pawned

پیشنهاد کاربران

بپرس