unwrap

/ənˈræp//ʌnˈræp/

معنی: ازاد کردن، صاف کردن، باز کردن، واپیچیدن
معانی دیگر: (چیز بسته بندی شده یا کاغذ پیچ شده و غیره را) باز کردن، بی پوشش کردن، از پوشش در آوردن، باز کردن بسته و غیره

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unwraps, unwrapping, unwrapped
• : تعریف: to remove or take off the wrapping of; open.
متضاد: wrap

- The children unwrapped their presents with glee.
[ترجمه احسان] بچه ها با خوشحالی هدایای خود را باز کردند .
|
[ترجمه گوگل] بچه ها با خوشحالی کادوهایشان را باز کردند
[ترجمه ترگمان] بچه ها با خوشحالی presents را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to lose all or part of the wrapping; become unwrapped.

- The sandwich unwrapped in her backpack.
[ترجمه گوگل] ساندویچ را در کوله پشتی اش باز کرد
[ترجمه ترگمان] ساندویچ از کوله پشتی اش باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She was anxious for me to unwrap the other gifts.
[ترجمه گوگل]او مشتاق بود که من هدایای دیگر را باز کنم
[ترجمه ترگمان]اون نگران من بود که اون یکی کادوی دیگه رو باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aren't you going to unwrap your presents?
[ترجمه گوگل]قرار نیست کادوهایت را باز کنی؟
[ترجمه ترگمان]تو نمیخوای presents رو باز کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't unwrap your present until your birthday.
[ترجمه گوگل]تا تولدت کادوی خود را باز نکن
[ترجمه ترگمان]تا روز تولدت بازش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pre-dawn squeals of delight as kiddies unwrap their gifts.
[ترجمه گوگل]وقتی بچه‌ها هدایای خود را باز می‌کنند، جیغ‌های شادی پیش از سحر می‌آیند
[ترجمه ترگمان]همچنان که کودکان gifts را باز می کنند، از شادی جیغ می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unwrap the turkey and return to the oven for a further 30min to brown, basting occasionally.
[ترجمه گوگل]بوقلمون را باز کرده و به مدت 30 دقیقه دیگر در فر برگردانید تا قهوه ای شود و گهگاه بپزید
[ترجمه ترگمان]به بوقلمون unwrap بزنید و برای ۳۰ دقیقه بیشتر به سمت اجاق باز گردند و در عرض چند دقیقه به قهوه اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unwrap the foil parcels and serve the bananas with a little chutney if you wish and a mixed salad.
[ترجمه گوگل]بسته های فویل را باز کنید و موز را با کمی چاتنی در صورت تمایل و سالاد مخلوط سرو کنید
[ترجمه ترگمان]بسته های foil را ببندید و در صورتی که می خواهید سالاد را بخورید، با کمی chutney به موز کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unwrap and knead again on a lightly floured board for 5 minutes.
[ترجمه گوگل]باز کرده و دوباره روی یک تخته کمی آرد پاشی شده به مدت 5 دقیقه ورز دهید
[ترجمه ترگمان]پس از پنج دقیقه دوباره گوشت و خمیر را به صورت خمیر درآورد و به صورت خمیر درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I could not bear to unwrap it.
[ترجمه گوگل]طاقت باز کردنش را نداشتم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم تحمل کنم که آن را باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let the turkey cool before you unwrap it.
[ترجمه گوگل]قبل از باز کردن بوقلمون اجازه دهید خنک شود
[ترجمه ترگمان]بذار بوقلمون بخوره قبل از اینکه بازش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When he helps unwrap the Popsicle wraps, he will add: [ You are welcome! ].
[ترجمه گوگل]وقتی او به باز کردن بسته های بستنی بستنی کمک می کند، اضافه می کند: [ خوش آمدید! ]
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او به باز کردن پوشش Popsicle کمک می کند، اضافه خواهد کرد: (شما مورد استقبال قرار می گیرید! ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unwrap and air out your dry-cleaned garments for at least two days in an exterior area, like a garage—never is a closet or bedroom.
[ترجمه گوگل]لباس‌های خشک‌شویی‌شده‌تان را برای حداقل دو روز در یک محوطه بیرونی مانند گاراژ باز کنید و هوا دهید - هرگز کمد یا اتاق خواب نیست
[ترجمه ترگمان]لباس های خشک و تمیز خود را حداقل به مدت دو روز در یک منطقه خارجی، مانند یک گاراژ، تمیز کنید، یک کمد یا اتاق خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Please unwrap Christmas gifts very carefully, because I want to reuse the paper.
[ترجمه گوگل]لطفاً هدایای کریسمس را با احتیاط باز کنید، زیرا می‌خواهم دوباره از کاغذ استفاده کنم
[ترجمه ترگمان]لطفا هدایای کریسمس را خیلی با دقت باز کنید، چون می خواهم از کاغذ استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is similar to His telling people unwrap Lazarus.
[ترجمه گوگل]این شبیه به گفتن او به مردم است که ایلعازر را باز کنند
[ترجمه ترگمان]به مردم می گوید که در حال باز کردن لازاروس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You unwrap Christmas gifts very carefully, so you can reuse the paper.
[ترجمه گوگل]هدایای کریسمس را با دقت باز می کنید، بنابراین می توانید کاغذ را دوباره استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما هدایای کریسمس را بسیار با دقت باز می کنید، بنابراین می توانید از این مقاله استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tell Tom not to unwrap the parcel.
[ترجمه گوگل]به تام بگو بسته را باز نکند
[ترجمه ترگمان]به تام بگو که بسته را باز نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازاد کردن (فعل)
release, liberate, free, assert, assoil, ease, franchise, deliver, unfix, unwrap, enfranchise, liberalize, extricate, uncage, unfasten, unhitch, unloose, unstring, unyoke

صاف کردن (فعل)
clear, fine, filter, face, even, sleek, plane, strain, perk, smooth, shave, hone, percolate, pave, liquidize, unwrap, filtrate, smoothen, sleeken

باز کردن (فعل)
undo, open, unfold, disclose, pick, solve, untie, unfix, unscrew, unpack, unwind, unwrap, disengage, disentangle, splay, unbend, unroll, unbolt, unclasp, unclose, unfasten, unhinge, unhitch, unknit, untwist

واپیچیدن (فعل)
unwrap, wrung

انگلیسی به انگلیسی

• open, remove the wrapping (e.g. a package)
when you unwrap something, you take off the paper or covering that is around it.

پیشنهاد کاربران

باز کردن بسته بندی یک چیز، چیزی رو که دور چیز دیگه پیچیده شده بلز کردن
باز کردن هدیه یا بسته

بپرس