دیکشنری
مترجم
بپرس
unworkability
دنبال کنید
بررسی کلمه
اسم
( noun )
• :
تعریف:
combined form of workability.
پیشنهاد کاربران
عدم کارایی
مترادف هاش:
Impracticality
Uneforceability
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها