1. the ice in her voice revealed her unwillingness
سردی صدای او بی میلی او را آشکار می کرد.
2. Her unwillingness to answer questions undermined the strength of her position.
[ترجمه گوگل]عدم تمایل او به پاسخ دادن به سؤالات قدرت موقعیت او را تضعیف کرد
[ترجمه ترگمان]عدم تمایل او به پاسخ دادن به پرسش های خویش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The nation must be aroused from its unwillingness to work.
[ترجمه گوگل]ملت باید از بی میلی به کار بیدار شود
[ترجمه ترگمان]ملت باید از عدم تمایل خود به کار تحریک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Their unwillingness to discuss the problem is quite obvious.
[ترجمه گوگل]عدم تمایل آنها به بحث در مورد مشکل کاملاً آشکار است
[ترجمه ترگمان]عدم تمایل آن ها به بحث در مورد این مشکل کاملا مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I was somewhat puzzled at his unwillingness to help.
[ترجمه گوگل]من از عدم تمایل او به کمک تا حدودی متحیر بودم
[ترجمه ترگمان]من از عدم تمایل او به کمک حیرت کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His apparent unwillingness would disappear if we paid him enough.
[ترجمه گوگل]اگر به اندازه کافی به او پول بدهیم، عدم تمایل ظاهری او از بین می رود
[ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی به او پول می دادیم، عدم تمایل او ناپدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The unwillingness of oil-consuming societies to check their spending resulted in the phenomenon of stagflation: slow growth combined with inflation.
[ترجمه گوگل]عدم تمایل جوامع مصرف کننده نفت به بررسی مخارج خود منجر به پدیده رکود تورمی شد: رشد آهسته همراه با تورم
[ترجمه ترگمان]عدم تمایل جوامع به مصرف نفت برای بررسی هزینه های آن ها منجر به پدیده of: رشد کند همراه با تورم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was also an unwillingness to interfere in cases involving security of the state.
[ترجمه گوگل]همچنین عدم تمایل به مداخله در موارد مربوط به امنیت دولت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین عدم تمایل به دخالت در پرونده های مربوط به امنیت دولت وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her unwillingness to answer any of his questions puzzled him.
[ترجمه گوگل]عدم تمایل او به پاسخ به هر یک از سؤالات او را متحیر کرد
[ترجمه ترگمان]دوست نداشت جواب هر سوالی را بدهد که او را گیج می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Southern delegates to the Continental Congress expressed unwillingness to use their militias outside their own borders.
[ترجمه گوگل]نمایندگان جنوبی کنگره قاره ابراز تمایلی برای استفاده از شبه نظامیان خود در خارج از مرزهای خود ندارند
[ترجمه ترگمان]نمایندگان جنوب به کنگره قاره ای ابراز تمایل کردند که از شبه نظامیان خود خارج از مرزه ای خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His arrogance and unwillingness to learn from others prevent him from being an effective member of the team.
[ترجمه گوگل]غرور و عدم تمایل او به یادگیری از دیگران مانع از آن می شود که عضوی موثر در تیم باشد
[ترجمه ترگمان]تکبر و عدم تمایل او به یادگیری از دیگران مانع از این می شود که او عضو موثر تیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A reprisal for her unwillingness to co-operate last night?
[ترجمه گوگل]تلافی برای عدم تمایل او به همکاری در شب گذشته؟
[ترجمه ترگمان]تلافی عدم تمایل او به هم کاری در شب گذشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The difficulty arises from ministerial unwillingness to curb the dash for gas or to cut-off the cross-Channel interconnector.
[ترجمه گوگل]مشکل از عدم تمایل وزیر به محدود کردن داشبورد برای گاز یا قطع اتصال بین کانالی ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]این مشکل ناشی از عدم تمایل وزرا به کنترل خط لوله برای گاز یا قطع کانال عرضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She has even declared her unwillingness to accept a presidential pardon because it carries an implicit concession of guilt.
[ترجمه گوگل]او حتی اعلام کرده است که حاضر نیست عفو ریاست جمهوری را بپذیرد زیرا این عفو تلویحاً گناه را به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]او حتی اظهار تاسف خود را نسبت به پذیرش عفو ریاست جمهوری اعلام کرده است، چرا که یک امتیاز ضمنی از احساس گناه را در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The premise underlying them expresses an unwillingness to be drawn into any alleged dichotomy between jurisdictional and non jurisdictional fact.
[ترجمه گوگل]پیشفرض زیربنای آنها بیانگر عدم تمایل به دوگانگی ادعایی بین واقعیت قضایی و غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]این اصل اساسی آن ها بیانگر عدم تمایل به قرار دادن به هر گونه دوگانگی ادعا شده بین jurisdictional و non jurisdictional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید