unwieldly


(آنچه که به خاطر سنگینی یا اندازه یا شکل به کار بردن آن دشوار باشد) سخت کاربرد، بدقلق، بدبار، دیرجنب، دست و پاگیر

انگلیسی به انگلیسی

• awkward, clumsy; bulky, large and heavy; unmanageable, not easily handled

پیشنهاد کاربران

سنگین، بد بار
برای انسان :غیر قابل مدیریت ( برای جمعیت خیلی زیاد )
بد قلق

بپرس