unveiling


معنی: پرده برداری
معانی دیگر: مراسم پرده برداری، مراسم افتتاح، آشکار سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a formal ceremony in which a new statue, monument, or the like is revealed to the public for the first time.

جمله های نمونه

1. They will be unveiling their new models at the Motor Show.
[ترجمه گوگل]آنها از مدل های جدید خود در نمایشگاه خودرو رونمایی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها مدل های جدید خود را در نمایش موتور نمایش خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Public defender Barry Collins was repeatedly blocked from unveiling possible discrepancies between police reports taken from the same witnesses at different times.
[ترجمه گوگل]بری کالینز، مدافع عمومی، بارها از افشای تناقضات احتمالی بین گزارش های پلیس که از شاهدان مشابه در زمان های مختلف گرفته شده بود، جلوگیری شد
[ترجمه ترگمان]مدافع عمومی باری کالینز چندین بار با افشای تفاوت های احتمالی بین گزارش های پلیس از همان شاهدان در زمان های مختلف منع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Within a few days of its unveiling Achilles was modestly kitted out with a fig leaf.
[ترجمه گوگل]در عرض چند روز پس از رونمایی، آشیل به طور متواضعی با یک برگ انجیر پوشیده شد
[ترجمه ترگمان]در عرض چند روز رونمایی از آن، آشیل با فروتنی به همراه یک برگ انجیر به بیرون پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the unveiling was a full-dress media event.
[ترجمه گوگل]و این رونمایی یک رویداد رسانه ای تمام عیار بود
[ترجمه ترگمان]و رونمایی یک رویداد رسانه ای کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then, a little higher, it surprised them, suddenly unveiling green pasture and rose bushes with delicate pink blossom.
[ترجمه گوگل]سپس کمی بالاتر، آنها را غافلگیر کرد و ناگهان از مرتع سبز و بوته های گل رز با شکوفه های صورتی ظریف پرده برداشت
[ترجمه ترگمان]سپس اندکی بالاتر، آن ها را شگفت زده کرد، ناگهان از چراگاه سبز و بوته های گل رزی که شکوفه های صورتی ظریف داشت، قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Barak launched his re-election campaign last week, unveiling a cautious peace plan aimed at appeasing rightwing critics.
[ترجمه گوگل]آقای باراک هفته گذشته مبارزات انتخاباتی مجدد خود را آغاز کرد و از یک طرح صلح محتاطانه با هدف راضی کردن منتقدان راستگرا رونمایی کرد
[ترجمه ترگمان]آقای باراک اوباما هفته گذشته کمپین انتخاب مجدد خود را آغاز کرد و طرح صلحی را با هدف آرام کردن منتقدان rightwing آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There Charles went solo again, unveiling a plaque - which bore both their names - as Diana stood meekly behind him.
[ترجمه گوگل]در آنجا چارلز دوباره به تنهایی رفت و در حالی که دایانا با مهربانی پشت سر او ایستاده بود از یک پلاک - که نام هر دوی آنها بود - پرده برداری کرد
[ترجمه ترگمان]چارلز دوباره به تنهایی به تنهایی رفت و یک پلاک را که هر دو اسم آن ها را داشت به نمایش گذاشت - همان طور که دیانا با تواضع در پشت سر او ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Bank of Ireland is also unveiling a fixed rate at a rock bottom 99% today, fixed till March 199
[ترجمه گوگل]بانک ایرلند نیز امروز از نرخ ثابتی در پایین ترین سطح 99 درصدی خود تا مارس 199 رونمایی می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین بانک ایرلند در حال پرده برداری از نرخ ثابت در یک صخره ۹۹ % است که تا ماه مارس ۱۹۹ راس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The November 1992 unveiling quickly became a pipe dream, and the museum now plans to finish the new wing incrementally.
[ترجمه گوگل]رونمایی در نوامبر 1992 به سرعت تبدیل به یک رویا شد و موزه اکنون قصد دارد بال جدید را به تدریج تکمیل کند
[ترجمه ترگمان]در نوامبر سال ۱۹۹۲ رونمایی به سرعت تبدیل به یک رویای لوله شد و اکنون موزه قصد دارد به صورت تدریجی این جناح جدید را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A classic story is told about the unveiling of a vast poster showing a dish piled high with baked beans.
[ترجمه گوگل]داستانی کلاسیک در مورد رونمایی از پوستر وسیعی که ظرفی پر از لوبیا پخته را نشان می دهد، روایت می شود
[ترجمه ترگمان]داستان کلاسیک در مورد پرده برداری از یک پوستر بزرگ که بشقابی پر از لوبیای پخته را نشان می دهد، تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The unveiling was happy but nerve-racking.
[ترجمه گوگل]رونمایی شاد اما اعصاب خردکن بود
[ترجمه ترگمان]پرده برداری از این پرده برداری خوشحال به نظر می رسید اما به شدت عصبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An unveiling at the Cannes Film Festival in May 1997 crowned its transformation from small-screen drama to a movie event.
[ترجمه گوگل]رونمایی در جشنواره فیلم کن در ماه مه 1997، تبدیل آن از درام کوچک به یک رویداد سینمایی را رقم زد
[ترجمه ترگمان]مراسم پرده برداری از جشنواره فیلم کن در ماه مه سال ۱۹۹۷، تحول خود را از نمایش عروسکی کوچک به یک جشنواره فیلم درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deputy mayor Zhang Zhiwei attended the unveiling ceremony of the bureau and gave a speech.
[ترجمه گوگل]معاون شهردار ژانگ ژیوئی در مراسم رونمایی از این دفتر شرکت کرد و سخنرانی کرد
[ترجمه ترگمان]ژانگ Zhiwei، معاون شهردار، در مراسم پرده برداری از این اداره حضور یافت و سخنرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lawmakers are unveiling a new health plan as concerns mount over rising costs.
[ترجمه گوگل]با افزایش نگرانی ها در مورد افزایش هزینه ها، قانونگذاران از یک طرح بهداشتی جدید رونمایی می کنند
[ترجمه ترگمان]قانون گذاران در حال پرده برداری از یک طرح بهداشتی جدید به عنوان نگرانی ها بر سر افزایش هزینه های فزاینده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The zoo is also unveiling a line of Knut merchandise.
[ترجمه گوگل]این باغ وحش همچنین در حال رونمایی از یک خط کالای کنوت است
[ترجمه ترگمان]این باغ وحش همچنین یک خط از Knut کالا را رونمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرده برداری (اسم)
unveiling

پیشنهاد کاربران

حجاب برداشتن، بی حجابی
برملا کردن
فاش کردن
افشا، افشاگری
بروز، ظهور

بپرس