unvarnished

/ənˈvɑːrnɪʃt//ʌnˈvɑːnɪʃt/

معنی: بی جلا، جلا نخورده
معانی دیگر: ساده، بی پیرایه، رک، جلاداده نشده، نابراق، بی رنگ وروغن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: expressed plainly and without adornment.
مشابه: bald, crude, literal, sober

- the unvarnished truth
[ترجمه گوگل] حقیقت بی رنگ
[ترجمه ترگمان] حقیقت جلا نخورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not painted or treated with varnish.

جمله های نمونه

1. the unvarnished truth
واقعیت رک و راست

2. It was the plain unvarnished truth.
[ترجمه گوگل]این حقیقت ساده و بدون رنگ بود
[ترجمه ترگمان]این حقیقت ساده و ساده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Johnny's love, expressed with such unvarnished sincerity, made her sharply aware of his vulnerability.
[ترجمه گوگل]عشق جانی که با چنین صمیمیت بی‌دریغ ابراز می‌شد، او را به شدت متوجه آسیب‌پذیری‌اش کرد
[ترجمه ترگمان]عشق جانی، با چنین صداقت unvarnished، او را به شدت از آسیب پذیری خود آگاه ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What was the probability - the unvarnished statistical likelihood - of such a coincidence?
[ترجمه گوگل]احتمال چنین تصادفی چقدر بود؟
[ترجمه ترگمان]احتمال دستکاری آرا بدون دستکاری از چنین تصادفی چه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In one way, the plain, unvarnished truth.
[ترجمه گوگل]از یک جهت، حقیقت ساده و بدون رنگ
[ترجمه ترگمان]به هر حال ساده و ساده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't leave unvarnished wicker or cane outside.
[ترجمه گوگل]حصیری یا عصایی بدون لاک را بیرون نگذارید
[ترجمه ترگمان]از اینجا بیرون نرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article first relates a plain unvarnished tale.
[ترجمه گوگل]این مقاله ابتدا به یک داستان ساده و بدون رنگ پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله ابتدا یک داستان ساده و بی پیرایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then, restore to let it unvarnished, I used finger to brush skirt again.
[ترجمه گوگل]سپس، بازیابی کنید تا بدون لاک باقی بماند، دوباره از انگشت برای برس دامن استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]سپس، پس از آنکه آن را از دست unvarnished، دوباره از انگشت خود برای برس کشیدن استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Emulation design does not ask sometimes and unvarnished identical.
[ترجمه گوگل]طراحی شبیه سازی گاهی اوقات و unvarnished یکسان نیست
[ترجمه ترگمان]طراحی emulation گاهی مورد سوال و unvarnished قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The testing method are unvarnished transmission and unvarnished diffuse reflection method.
[ترجمه گوگل]روش تست انتقال بدون لاک و روش بازتاب پراکنده بدون لاک می باشد
[ترجمه ترگمان]روش آزمون، انتقال بدون دستکاری و روش انعکاس انتشار unvarnished می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a bit optimistic to expect a politician to tell you the unvarnished truth.
[ترجمه گوگل]این کمی خوش بینانه است که از یک سیاستمدار انتظار داشته باشید که حقیقت بدون رنگ آمیزی را به شما بگوید
[ترجمه ترگمان]کمی خوش بین است که انتظار داشته باشیم یک سیاست مدار حقیقت بدون دستکاری را به شما بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The woman leads us down a long corridor of unvarnished cedar boards worn smooth by centuries of slippered feet.
[ترجمه گوگل]زن ما را به سمت راهروی طولانی از تخته‌های سرو بدون لاک هدایت می‌کند که قرن‌ها پاهای دمپایی آن را صاف کرده بودند
[ترجمه ترگمان]زن ما را به راهرویی طولانی از تخته های چوبی جلا داده که با قرن ها با دم پایی نرم و نرم پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have already felt the profound and boundless mother love from these unvarnished and unpretending words without the son's message.
[ترجمه گوگل]من قبلاً عشق عمیق و بی حد مادر را از این کلمات بی رنگ و بی تظاهر بدون پیام پسر احساس کرده ام
[ترجمه ترگمان]من تا به حال مادر بیکران و بی حد و حصر این کلمات بدون دستکاری و بدون ادا و کلمات پسر را احساس کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crawl space beyond had a floor of unpainted, unvarnished wood, and narrow walls of brick.
[ترجمه گوگل]فضای خزیدن آن طرف دارای کفی از چوب های رنگ نشده و بدون لاک و دیوارهای باریک آجری بود
[ترجمه ترگمان]فضای تاریک آن سوتر، از چوب unpainted، چوب نرم و دیوارهایی از آجر فرش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی جلا (صفت)
unvarnished

جلا نخورده (صفت)
unvarnished

انگلیسی به انگلیسی

• plain, simple, straightforward; not covered with varnish (of wood, furniture, etc.)

پیشنهاد کاربران

رک و پوست کنده
دست نخورده
واضح ، شفاف
رک و راست

بپرس