untutored

/ʌnˈtjuːtəd//ʌnˈtjuːtəd/

معنی: زود باور، نااموخته
معانی دیگر: نا آموخته، تعلیم ندیده، تحصیل نکرده، ساده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not formally educated; unschooled.
متضاد: educated
مشابه: ignorant

- They are untutored in the sciences.
[ترجمه گوگل] آنها در علوم بی تربیت هستند
[ترجمه ترگمان] آن ها در علوم آموزش ندیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This untutored mathematician had an obsession with numbers.
[ترجمه گوگل]این ریاضیدان بی‌آموزش وسواس زیادی با اعداد داشت
[ترجمه ترگمان]این ریاضیدان تعلیم نیافته یک وسواس با اعداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To the untutored eye, all these butterflies look the same.
[ترجمه گوگل]برای چشمان ناآگاه، همه این پروانه ها یکسان به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]به نظر می آمد که همه این پروانه ها شبیه به هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To the untutored ear, this music sounds as if it might have been written by Beethoven.
[ترجمه گوگل]برای گوش ناآگاه، این موسیقی به نظر می رسد که ممکن است توسط بتهوون نوشته شده باشد
[ترجمه ترگمان]این موسیقی تا گوش untutored چنین به نظر می رسد که ممکن است نوشته بتهوون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You see, to my untutored eye that just looks like a load of random brush strokes and yet it's a very valuable painting.
[ترجمه گوگل]می بینید، برای چشم بی تربیت من، که فقط به نظر می رسد یک بار از ضربه های قلم مو تصادفی و در عین حال این یک نقاشی بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]می بینی، به نظر untutored من که درست شبیه یک مشت ضربه های تصادفی است و با این حال این یک نقاشی گران بها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To my untutored ear, your voice sounds almost professional.
[ترجمه گوگل]به گوش بی‌آموز من، صدای شما تقریباً حرفه‌ای به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]، به گوش untutored گوش بدم صدات تقریبا حرفه ای بنظر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Modern art is directed at a public largely untutored in the fine arts amidst a rapid expansion of the means of communication.
[ترجمه گوگل]در میان گسترش سریع وسایل ارتباطی، هنر مدرن متوجه مردمی است که عمدتاً در هنرهای زیبا آموزش دیده نیستند
[ترجمه ترگمان]هنر مدرن به طور گسترده به سمت عامه مردم در هنرهای زیبا در میان گسترش سریع وسایل ارتباط آموزش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This untutored mathematician has an obsession with numbers.
[ترجمه گوگل]این ریاضیدان بی‌آموزش وسواس زیادی با اعداد دارد
[ترجمه ترگمان]این ریاضیدان تعلیم نیافته یک وسواس با اعداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The selfish comes from the childish and untutored thought and body.
[ترجمه گوگل]خودخواهي از انديشه و بدن كودكانه و بدون تربيت مي آيد
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان را به خود جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That she might think me untutored youth.
[ترجمه گوگل]که او ممکن است فکر کند که من جوانی بی تربیت هستم
[ترجمه ترگمان]که ممکن است از دوران جوانی به من یاد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How could an untutored, untravelled glover's son from hickville, the argument goes, understand kings and courtiers, affairs of state, philosophy, law, music—let alone the noble art of falconry?
[ترجمه گوگل]چگونه می‌توان گفت که پسر گلور بی‌آموزش و سفر نکرده اهل هیکویل، پادشاهان و درباریان، امور دولتی، فلسفه، قانون، موسیقی را درک کند - چه رسد به هنر نجیب شاهین‌داری؟
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است یک پسر untutored به نام untravelled s از hickville، شاهان و درباریان، امور دولت، فلسفه، قانون، موسیقی، و موسیقی اصیل of را درک کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is good to see wisdom from an untutored barbarian.
[ترجمه گوگل]دیدن حکمت از یک بربر بی تربیت خوب است
[ترجمه ترگمان]دیدن حکمت از یک بربر untutored خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The most untutored person with passion is more persuasive than the most eloquent without.
[ترجمه گوگل]بی تربیت ترین فرد با اشتیاق متقاعد کننده تر از فصیح ترین فرد بدون علاقه است
[ترجمه ترگمان]The فرد تعلیم نیافته با شور و شوق بسیار persuasive از فصاحت و فصاحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had only untutored strength like a bull in a china shop.
[ترجمه گوگل]او مانند گاو نر در مغازه چینی‌فروشی، تنها قدرتی نداشت
[ترجمه ترگمان]او جز یک گاو نر در یک مغازه چینی به جز یک گاو تعلیم ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They had left school at fifteen and were quite untutored in writing.
[ترجمه گوگل]آنها در پانزده سالگی مدرسه را ترک کرده بودند و در نوشتن کاملاً بی آموزگار بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در پانزده سالگی مدرسه را ترک کرده بودند و از طریق نویسندگی مجبور به خواندن آن نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زود باور (صفت)
credulous, untutored

نااموخته (صفت)
untutored, unbred

انگلیسی به انگلیسی

• untrained, unprepared, uneducated
someone who is untutored in a particular area of knowledge has not learnt about it from other people or from books; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس