1. I have never uttered one word of untruth.
[ترجمه گوگل]من هرگز حتی یک کلمه نادرست به زبان نیاوردم
[ترجمه ترگمان]من هرگز یک کلمه دروغ به زبان نیاوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The untruth has been brought home to him.
[ترجمه گوگل]دروغ به خانه او آورده شده است
[ترجمه ترگمان]دروغ بدون دروغ به خانه او کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The untruth of this statement was immediately clear to me.
[ترجمه گوگل]نادرست بودن این گفته بلافاصله برای من روشن شد
[ترجمه ترگمان]دروغ گفتن این جمله بی درنگ برایم روشن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Moore's second untruth is that competition generates wealth for everybody.
[ترجمه گوگل]دومین دروغ مور این است که رقابت برای همه ثروت تولید می کند
[ترجمه ترگمان]اشتباه دوم مور این است که رقابت برای همه ایجاد ثروت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is a widely held untruth that as long as you don't copy more than eight bars, you are in the clear.
[ترجمه گوگل]یک دروغ رایج وجود دارد که می گوید تا زمانی که بیش از هشت نوار کپی نکنید، در واضح هستید
[ترجمه ترگمان]یک دروغ به طور گسترده وجود دارد که تا زمانی که بیش از هشت میله را کپی نکنید، کاملا واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The third untruth is that world prices are a valid criterion for deciding the direction that agricultural production should take.
[ترجمه گوگل]سومین نادرست این است که قیمتهای جهانی معیار معتبری برای تصمیمگیری جهتی است که تولیدات کشاورزی باید طی کند
[ترجمه ترگمان]اشتباه سوم این است که قیمت جهانی معیار معتبری برای تصمیم گیری جهت تعیین مسیر تولید کشاورزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The constant repetition of an untruth did not make anyone believe, but it could batter the brain into unthinking apathy.
[ترجمه گوگل]تکرار مداوم یک دروغ هیچ کس را باور نمی کرد، اما می توانست مغز را به بی تفاوتی غیر قابل فکری تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]تکرار مداوم دروغی که دروغ گفته بود، کسی را باور نمی کرد، اما این کار می توانست مغز را دچار بی حالی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A "white lie" is a harmless untruth, while "white magic" is good magic.
[ترجمه گوگل]"دروغ سفید" یک دروغ بی ضرر است، در حالی که "جادوی سفید" جادوی خوبی است
[ترجمه ترگمان]دروغ سفید \"یک دروغ بی ضرر است، در حالی که\" جادوی سفید \" جادوی خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I steadily refuse to tell an untruth.
[ترجمه گوگل]من پیوسته از گفتن یک دروغ امتناع می کنم
[ترجمه ترگمان]من به طور ثابت از دروغ گفتن به دروغ خودداری می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was truth and there was untruth.
[ترجمه گوگل]حقیقتی وجود داشت و نادرستی بود
[ترجمه ترگمان]حقیقت وجود داشت و دروغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I shall conquer untruth by truth.
[ترجمه گوگل]من بر دروغ با حقیقت پیروز خواهم شد
[ترجمه ترگمان]من حقیقت را با حقیقت بر ملا خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He never told an untruth in his life.
[ترجمه گوگل]او هرگز در زندگی خود دروغی نگفته است
[ترجمه ترگمان]او هرگز دروغ دروغ نگفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And in resisting untruth, i shall put up with all suffering.
[ترجمه گوگل]و با مقاومت در برابر دروغ، تمام رنج ها را تحمل خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]و در مقابل دروغ گفتنش، من همه رنج ها را تحمل خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید