untraveled

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of traveled.

انگلیسی به انگلیسی

• unfrequented by travelers; not having done much traveling

پیشنهاد کاربران

بکر و دست نخورده، ناشناخته، ناآشنا، منحصر بفرد، دور
کوته فکرانه

بپرس