دیکشنری
مترجم
بپرس
untraveled
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of traveled.
انگلیسی به انگلیسی
• unfrequented by travelers; not having done much traveling
پیشنهاد کاربران
بکر و دست نخورده، ناشناخته، ناآشنا، منحصر بفرد، دور
کوته فکرانه
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها