1. It is a nonsense to say we have untrained staff dealing with emergencies.
[ترجمه گوگل]اینکه می گوییم کارکنان آموزش ندیده ای داریم که با شرایط اضطراری برخورد می کنند، بی معنی است
[ترجمه ترگمان]این یک حماقت است که بگوییم ما کارکنان آموزش ندیده داریم که با شرایط اضطراری سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was standard practice for untrained clerks to advise in serious cases such as murder.
[ترجمه گوگل]برای کارمندان آموزش ندیده توصیه در موارد جدی مانند قتل، یک روش استاندارد بود
[ترجمه ترگمان]در موارد جدی برای رسیدگی به موارد جدی برای رسیدگی به پرونده های جدی، تمرین استاندارد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We may have to resort to using untrained staff.
[ترجمه گوگل]ممکن است مجبور شویم به استفاده از کارکنان آموزش ندیده متوسل شویم
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است مجبور باشیم به استفاده از کارکنان آموزش ندیده متوسل شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They had welded a bunch of untrained recruits into an efficient fighting force.
[ترجمه گوگل]آنها دسته ای از سربازان آموزش ندیده را در یک نیروی رزمی کارآمد جوش داده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها گروهی از افراد تعلیم نیافته بودند که به نیروی جنگی ماهر تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To the untrained eye, the two flowers look remarkably similar.
[ترجمه گوگل]برای یک چشم آموزش ندیده، این دو گل به طرز قابل توجهی شبیه به هم هستند
[ترجمه ترگمان]در چشم آموزش ندیده، این دو گل بسیار شبیه هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our Intelligence Service was untrained, cumbersome, and almost wholly ineffectual.
[ترجمه گوگل]سرویس اطلاعاتی ما آموزش ندیده، دست و پا گیر و تقریباً کاملاً بی تأثیر بود
[ترجمه ترگمان]سرویس جاسوسی ما تعلیم نیافته بود، تنگ و سنگین بود و تقریبا بی فایده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are not always willing to take on untrained workers, but there's no harm in asking.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه مایل به پذیرش کارگران آموزش ندیده نیستند، اما سوال کردن ضرری ندارد
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه مایل نیستند کارگران آموزش ندیده بگیرند، اما در این مورد هیچ ضرری ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It tasted very strange, at least to my untrained palate.
[ترجمه گوگل]طعم بسیار عجیبی داشت، حداقل برای کام آموزش ندیده من
[ترجمه ترگمان]مزه اش بسیار عجیب بود، حداقل برای حس چشایی من خیلی عجیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To the untrained eye, the two products look remarkably similar.
[ترجمه گوگل]برای چشمی که آموزش ندیده، این دو محصول به طرز قابل توجهی شبیه به هم هستند
[ترجمه ترگمان]در چشم آموزش ندیده، این دو محصول به طور قابل توجهی شبیه هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An untrained horse had taken fright at the sound of gunfire.
[ترجمه گوگل]اسبی آموزش ندیده از صدای تیراندازی ترسیده بود
[ترجمه ترگمان]اسب تعلیم نیافته از صدای شلیک گلوله به وحشت افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To the untrained eye, the children were behaving ordinarily.
[ترجمه گوگل]به چشم آموزش ندیده، بچه ها رفتار معمولی داشتند
[ترجمه ترگمان]بچه های مدرسه به طور عادی رفتار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To the untrained eye, most fake diamonds look real.
[ترجمه گوگل]برای یک چشم آموزش ندیده، اکثر الماس های تقلبی واقعی به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]به نظر تعلیم untrained، بیشتر الماس بدلی به نظر واقعی میان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. On no condition should untrained personnel use the equipment.
[ترجمه گوگل]به هیچ عنوان پرسنل آموزش ندیده نباید از تجهیزات استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]در هیچ شرایطی نباید پرسنل آموزش ندیده از تجهیزات استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The usherette was untrained in spotting sweaty palms.
[ترجمه گوگل]آشرت در تشخیص کف دست های عرق کرده آموزش ندیده بود
[ترجمه ترگمان]The در تشخیص کف دست های عرق کرده آموزش ندیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید