untracked


(امریکا - عامیانه) مشغول به کار معمولی، (دوباره) رو به راه

جمله های نمونه

1. They helped the West get untracked after an awful start, then teamed up for a few buckets that helped blow it open in the third quarter.
[ترجمه گوگل]آنها به غرب کمک کردند که پس از شروعی وحشتناک، ردیابی نشود، سپس برای چند سطل با هم متحد شدند که به باز کردن آن در کوارتر سوم کمک کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها به غرب کمک کردند تا بعد از شروعی وحشتناک گرم شوند، سپس برای چند سطل که به منفجر کردن آن در ربع سوم کمک کردند، هم کاری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. First of all, you cannot ski 200,000 vertical untracked snow in a week no matter what you do with lift served ski areas.
[ترجمه گوگل]اول از همه، شما نمی توانید 200000 برف عمودی بدون ردیابی را در یک هفته اسکی کنید، مهم نیست که با مناطق اسکی دارای آسانسور چه کاری انجام می دهید
[ترجمه ترگمان]اول از همه، شما نمی توانید بیش از ۲۰۰ هزار برف عمودی در عرض یک هفته اسکی کنید، مهم نیست که شما با بالابر در مناطق اسکی چه کار می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The getaway car is still untracked.
[ترجمه گوگل]ماشین فرار هنوز ردیابی نشده است
[ترجمه ترگمان]ماشین getaway هنوز untracked است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sonny walked around the house, beaming his flashlight on the untracked crusted snow, knowing he would find nothing.
[ترجمه گوگل]سانی در اطراف خانه قدم زد و چراغ قوه خود را روی برف های ردیابی نشده می تابید و می دانست که چیزی پیدا نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پسرم به اطراف خانه قدم زد، نور چراغ قوه را که بیشتر از آن بود که از آن بیرون بکشد، از آن بیرون کشید، زیرا می دانست که چیزی پیدا نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Up till now, a huge quantity of chemical bombs remain untracked on the Chinese land.
[ترجمه گوگل]تاکنون، مقدار زیادی بمب شیمیایی در سرزمین چین ردیابی نشده است
[ترجمه ترگمان]تا کنون مقدار زیادی بمب شیمیایی بر روی زمین چین باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are putting in place a program in Mexico to help combat drug-related violence by allowing people to make untracked reports to reliable sources to avoid having retribution visited against them.
[ترجمه گوگل]آنها در حال اجرای برنامه ای در مکزیک برای کمک به مبارزه با خشونت های مرتبط با مواد مخدر هستند و به مردم اجازه می دهند تا گزارش های ردیابی نشده را به منابع موثق ارائه دهند تا از انتقام گیری علیه آنها جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال انجام یک برنامه در مکزیک برای کمک به مبارزه با خشونت های مرتبط با مواد مخدر از طریق اجازه دادن به مردم برای وادار کردن گزارش ها به منابع موثق برای جلوگیری از برخورد با آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like curtains drawn across the landscape, the walls of the Toad River Valley yield to untracked forests and pure lakes in northeastern British Columbia.
[ترجمه گوگل]دیوارهای دره رودخانه تود مانند پرده‌هایی که روی چشم‌انداز کشیده شده‌اند، به جنگل‌های ردیابی نشده و دریاچه‌های خالص در شمال شرقی بریتیش کلمبیا می‌رسند
[ترجمه ترگمان]همانند پرده های کشیده شده بر روی دیوار، دیواره ای دره رودخانه Toad به جنگل های untracked و دریاچه های پاک در شمال شرقی بریتیش کلمبیا تسلیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Manu Ginobili, who missed time early this season with an ankle injury, continues to struggle to get untracked .
[ترجمه گوگل]مانو جینوبیلی که در اوایل این فصل به دلیل مصدومیت مچ پا از دست داد، همچنان به تلاش برای ردیابی ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]Manu Ginobili، که در اوایل این فصل با جراحت قوزک پا از دست داده بود، همچنان به تلاش برای رسیدن به untracked ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fortunately, the overwhelming majority of us never run off the moral rails in remotely as awful a way as serial killers do, but we do come untracked in smaller ways.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، اکثریت قریب به اتفاق ما هرگز از راه دور به اندازه قاتلان زنجیره ای از ریل های اخلاقی فرار نمی کنیم، اما از راه های کوچکتر ردیابی نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، اکثر ما هرگز از ریل اخلاقی به عنوان راهی وحشتناک مثل قاتلان سریالی فرار نمی کنیم، اما ما به روش های کوچک تر به اینجا می آییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس