1. The Egyptian Army remained an untested force.
[ترجمه گوگل]ارتش مصر یک نیروی آزمایش نشده باقی ماند
[ترجمه ترگمان]ارتش مصر هنوز یک نیروی کاملا تست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These reforms are totally untested and will require a leap of faith on the part of teachers.
[ترجمه گوگل]این اصلاحات کاملاً آزمایش نشده است و مستلزم جهش ایمان از سوی معلمان است
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات کاملا untested هستند و نیاز به یک جهش از ایمان به بخشی از معلمان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And alertness that goes untested for too long decays into complacency.
[ترجمه گوگل]و هوشیاری که برای مدت طولانی آزمایش نشده باشد، به احساس رضایت تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]و هشیاری که برای مدتی طولانی تست می شود، خیلی زود از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These reforms, untested by pilot evaluations, represent a leap of faith.
[ترجمه گوگل]این اصلاحات، که توسط ارزیابی های آزمایشی آزمایش نشده اند، نشان دهنده یک جهش ایمانی هستند
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات، با آزمایش آزمایشی، یک جهش از ایمان را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is untested, too risky and too vulnerable to disastrous financial consequences.
[ترجمه گوگل]آزمایش نشده، بسیار پرخطر و در برابر پیامدهای مالی فاجعهبار بسیار آسیبپذیر است
[ترجمه ترگمان]این آزمایش هنوز خیلی خطرناک و بسیار خطرناک است و در برابر عواقب مالی فاجعه آمیز بسیار آسیب پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The procedures are ill-defined and completely untested.
[ترجمه گوگل]رویه ها نامشخص و کاملاً آزمایش نشده هستند
[ترجمه ترگمان]این روش ها بد تعریف شده اند و کاملا تست نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yuri Arbachakov, a talented but untested flyweight.
[ترجمه گوگل]یوری آرباچاکوف، یک وزن پرواز با استعداد اما آزمایش نشده
[ترجمه ترگمان]\"یوری Arbachakov\"، یه \"یوری Arbachakov\" با استعداد و untested تست نشده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Privatization would be an untested leap of faith.
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی یک جهش ایمانی آزمایش نشده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی یک جهش کامل از ایمان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His proposal effectively would trigger the untested constitutional process for handing over power to Prime Minister Viktor Chernomyrdin.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد او عملاً فرآیند قانون اساسی آزمایش نشده برای واگذاری قدرت به نخست وزیر ویکتور چرنومیردین را آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد او به طور موثر روند تست با قانون اساسی را برای تحویل قدرت به نخست وزیر ویکتور Chernomyrdin آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These premises are often unstated and hence untested.
[ترجمه گوگل]این مقدمات اغلب بیان نشده و در نتیجه آزمایش نشده هستند
[ترجمه ترگمان]این فرضیات اغلب مبهم هستند و از این رو تست نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The theory remains untested.
[ترجمه گوگل]این نظریه آزمایش نشده باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]این نظریه هنوز آزمایش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A "flat" tax is still an untested concept.
[ترجمه گوگل]مالیات "مسطح" هنوز یک مفهوم آزمایش نشده است
[ترجمه ترگمان]یک مالیات \"هموار\" هنوز یک مفهوم تست نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The new strategy of stopping drug smugglers is untested and dubious.
[ترجمه گوگل]استراتژی جدید جلوگیری از قاچاقچیان مواد مخدر آزمایش نشده و مشکوک است
[ترجمه ترگمان]استراتژی جدید توقف قاچاقچیان مواد مخدر تست نشده و مشکوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nobody checked how tightly the untested ear was covered, so I just pretended to block mine.
[ترجمه گوگل]هیچ کس بررسی نکرد که گوش آزمایش نشده چقدر محکم پوشیده شده است، بنابراین من فقط وانمود کردم که گوشم را مسدود می کنم
[ترجمه ترگمان]هیچ کس چک نکرد که گوش untested تا چه حد پوشیده شده، بنابراین من وانمود کردم که جلوی خودم را گرفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Their arguments, however(Sentence dictionary), are based on untested empirical assumptions about the needs of low - income families.
[ترجمه گوگل]با این حال، استدلال آنها (فرهنگ جملات) مبتنی بر فرضیات تجربی آزمایش نشده در مورد نیازهای خانواده های کم درآمد است
[ترجمه ترگمان]با این حال بحث آن ها (فرهنگ لغت)، براساس فرضیات تجربی کاملا تجربی در مورد نیاز خانواده های کم درآمد می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید