unswervingly

جمله های نمونه

1. The one companion to whom he was unswervingly faithful and attentive was his typewriter.
[ترجمه گوگل]تنها همراهی که او بی دریغ به او وفادار و حواسش بود، ماشین تحریر او بود
[ترجمه ترگمان]این هم نشینی با کسی که او به او وفادار بود و به او پیوسته بود ماشین تحریر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will unswervingly pursue an independent foreign policy of peace.
[ترجمه گوگل]ما بدون انحراف یک سیاست خارجی مستقل صلح را دنبال خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال یک سیاست خارجی مستقل برای صلح خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First, it is necessary to consolidate and develop unswervingly the public sector of the economy.
[ترجمه گوگل]اولاً، لازم است بخش عمومی اقتصاد را به طور بی‌ثباتی تحکیم و توسعه داد
[ترجمه ترگمان]اول، لازم است که در بخش عمومی اقتصاد تحکیم و توسعه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The basic line must be followed unswervingly for a very long time to come.
[ترجمه گوگل]خط اصلی را باید برای مدتی طولانی بدون تغییر دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]خط اصلی باید برای مدت بسیار طولانی به دنبال آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Chinese Government unswervingly pursues an independent foreign policy of peace.
[ترجمه گوگل]دولت چین به طور سرسختانه یک سیاست خارجی مستقل صلح را دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]دولت چین نیز به دنبال سیاست خارجی مستقل برای صلح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Chinese government will unswervingly implement the opening - up policy.
[ترجمه گوگل]دولت چین بدون هیچ گونه انحرافی سیاست گشایش را اجرا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت چین نیز به دنبال اجرای سیاست بازگشایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jin Basi will unswervingly to create well - known brands and hard!
[ترجمه گوگل]جین بسی بدون انصراف به ایجاد مارک های شناخته شده و سخت خواهد پرداخت!
[ترجمه ترگمان]جین Basi هم به دنبال ایجاد مارک های معروف و سخت خواهد بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The basic line mist be followed unswervingly for 100 years.
[ترجمه گوگل]مه خط اصلی به مدت 100 سال بدون تغییر دنبال می شود
[ترجمه ترگمان]این مه پایه رو برای ۱۰۰ سال تحت تعقیب قرار میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unswervingly carrying out the opening - up policy .
[ترجمه گوگل]اجرای سرسختانه سیاست بازگشایی
[ترجمه ترگمان]unswervingly که سیاست بازگشایی را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Chinese government will unswervingly pursue its independent foreign policy of peace.
[ترجمه گوگل]دولت چین به طور سرسختانه سیاست خارجی مستقل خود را برای صلح دنبال خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت چین به دنبال سیاست خارجی خود در رابطه با صلح خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China will unswervingly follow a win - win strategy of opening up.
[ترجمه گوگل]چین بدون انحراف از یک استراتژی برد-برد برای باز کردن فضا پیروی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]چین نیز به دنبال یک استراتژی برنده - برد برای بازگشایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Second, China will unswervingly follow a win - win strategy of opening - up.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، چین به‌طور سرسختانه از یک استراتژی برد-برد برای باز کردن فضا پیروی می‌کند
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، چین به دنبال یک استراتژی برنده - برد برای بازگشایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You may unswervingly love or be loved by a person.
[ترجمه گوگل]ممکن است بی‌وقفه شخصی را دوست داشته باشید یا توسط او دوست داشته باشید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به طور ثابت به او عشق و علاقه داشته باشید و یا کسی را دوست داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One day people will unswervingly boarded ideal and the pinnacle of success.
[ترجمه گوگل]روزی مردم بدون هیچ گونه انحرافی سوار ایده آل و قله موفقیت خواهند شد
[ترجمه ترگمان]یک روز مردم به طور ثابت سوار بر یک ایده آل و قله موفقیت خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• steadily, without deviating; without veering to the right or the left

پیشنهاد کاربران

بپرس