unsuspicious

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of suspicious.
متضاد: suspicious
مشابه: gullible

جمله های نمونه

1. He is an unsuspicious fellow.
[ترجمه گوگل]او یک فرد غیر مشکوک است
[ترجمه ترگمان]آدم بی unsuspicious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Innocence is always unsuspicious. Joseph Joubert
[ترجمه گوگل]معصومیت همیشه غیر مشکوک است ژوزف ژوبرت
[ترجمه ترگمان]بی گناهی همیشه خالی از عقل است جوزف Joubert
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He declared himself to have been totally unsuspicious of her sister's attachment; -- and she could not help remembering what Charlotte's opinion had always been.
[ترجمه گوگل]او اعلام کرد که نسبت به وابستگی خواهرش کاملاً مشکوک بوده است - و او نتوانست نظر شارلوت را همیشه به یاد بیاورد
[ترجمه ترگمان]به خودش گفت که از علاقه خواهرش بی خبر بوده است - و او نمی توانست به خاطر بیاورد که نظر شارلوت همیشه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He told the pleased and unsuspicious lady that he went to parties because it was right for him to see the world.
[ترجمه گوگل]به بانوی راضی و بی گمان گفت که به مهمانی می رود چون دنیا را برایش درست است
[ترجمه ترگمان]به این خانم خوش و بی خبر گفت که به مهمانی ها می رود، چون حق داشت که دنیا را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He declared himself to be totally unsuspicious of her sister's attachment; and she could not help remembering what Charlotte's opinion had always been.
[ترجمه گوگل]او اعلام کرد که کاملاً نسبت به وابستگی خواهرش مشکوک نیست و او نتوانست نظر شارلوت را همیشه به یاد بیاورد
[ترجمه ترگمان]به خودش گفت که از علاقه خواهرش بی خبر است، و فانی یادش نمی آمد که نظر شارلوت همیشه چه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nowadays Her Majesty's judges are treated as if they were Caesar's wives and we should be unsuspicious.
[ترجمه گوگل]امروزه با قضات اعلیحضرت به گونه ای رفتار می شود که گویی همسران سزار هستند و ما باید مشکوک نباشیم
[ترجمه ترگمان]امروز قضات اعلی حضرت طوری رفتار می کنند که انگار همسران قیصر هستند و ما باید unsuspicious باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mrs. James knows so little of the side effects of the medicine that she was wholly unsuspicious of the danger to her daughter.
[ترجمه گوگل]خانم جیمز آنقدر از عوارض جانبی این دارو اطلاع چندانی ندارد که به خطری برای دخترش کاملاً مشکوک نبود
[ترجمه ترگمان]خانم جیمز خیلی از عوارض جانبی دارو می داند که به کلی از خطر افتادن دخترش بی خبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a hard matter to preserve the innocent deceit of which they were profoundly unsuspicious.
[ترجمه گوگل]حفظ فریب بیگناهی که آنها عمیقاً به آن مشکوک نبودند، کار سختی بود
[ترجمه ترگمان]این کار دشوار بود که آن حیله معصومانه را که عمیقا از آن بی خبر بودند، حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nowadays Her Majesty's judges are treated as if they were Caesar's wives and we should be unsuspicious. This is nonsense.
[ترجمه گوگل]امروزه با قضات اعلیحضرت به گونه ای رفتار می شود که گویی همسران سزار هستند و ما باید مشکوک نباشیم این بی معنی است
[ترجمه ترگمان]امروز قضات اعلی حضرت طوری رفتار می کنند که انگار همسران قیصر هستند و ما باید unsuspicious باشیم این حرف مفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "During the heist, the observation camera is fed with unsuspicious footage, keeping the guards happy, " he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت: «در طول سرقت، دوربین دیدبانی با فیلم های غیر مشکوک تغذیه می شود و نگهبانان را راضی نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]او نوشت: \" در طی سرقت، دوربین مشاهده با تصاویر unsuspicious تغذیه می شود و محافظان را خوشحال نگه می دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The errors of the current transformers directly affect the error of the electric energy measurement. Therefore, the necessity of monitoring the errors of the current transformers is unsuspicious.
[ترجمه گوگل]خطاهای ترانسفورماتورهای جریان مستقیماً بر خطای اندازه گیری انرژی الکتریکی تأثیر می گذارد بنابراین لزوم نظارت بر خطاهای ترانسفورماتورهای جریان مشکوک نیست
[ترجمه ترگمان]خطای مبدل های کنونی مستقیما بر خطای اندازه گیری انرژی الکتریکی تاثیر می گذارد بنابراین، ضرورت نظارت بر خطاهای ترانسفورماتور فعلی، بی شک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not suspicious; not suspecting; not doubting

پیشنهاد کاربران