unsupported

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of supported.
مشابه: unfounded

جمله های نمونه

1. Most of the report consists of generalized observations, unsupported by dates, names and times.
[ترجمه محمد] اغلب این گزارش شامل مشاهده های عمومی است, با تاریخ, نام و زمان پشتیبانی نشده است.
|
[ترجمه محمد علایی کاخکی] این گزارش، مملو از مشاهدات کلی است که هیچ تاریخ، زمان و نامی برای تایید آن ها ذکر نشده است.
|
[ترجمه گوگل]بیشتر گزارش شامل مشاهدات کلی است که با تاریخ، نام و زمان پشتیبانی نمی شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر این گزارش شامل مشاهدات کلی، پشتیبانی نشده از تاریخ، نام و زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was a theory unsupported by evidence.
[ترجمه گوگل]این نظریه ای بود که شواهد آن را تایید نمی کرد
[ترجمه ترگمان]این یه تئوری ثابت بود که به وسیله شواهد بدست اومده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His book is just a ragbag of unsupported opinions.
[ترجمه گوگل]کتاب او فقط یک کوله پشتی از نظرات بی پشتوانه است
[ترجمه ترگمان]کتاب او فقط a از عقاید پشتیبانی نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sections of the structure have been left unsupported.
[ترجمه گوگل]بخش هایی از سازه بدون پشتیبانی رها شده است
[ترجمه ترگمان]بخش های ساختار پشتیبانی نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has brought up three children unsupported.
[ترجمه گوگل]او سه فرزند بدون حمایت بزرگ کرده است
[ترجمه ترگمان] اون سه تا بچه رو از روی تخت بلند کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unsupported mothers are one of the fastest-growing groups of welfare claimants.
[ترجمه گوگل]مادران بدون حمایت یکی از سریع ترین گروه های مدعی بهزیستی هستند
[ترجمه ترگمان]مادران پشتیبانی نشده یکی از سریع ترین گروه های در حال رشد مدعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The full length of unsupported trailing edge on the comparatively deep cone will vibrate at considerable amplitude.
[ترجمه گوگل]طول کامل لبه پشتی بدون پشتوانه روی مخروط نسبتاً عمیق با دامنه قابل توجهی ارتعاش خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]طول کامل لبه کشیده پشتیبانی نشده در مخروط نسبتا عمیق با دامنه قابل توجهی نوسان خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unsupported representations, whether oral or written, do not of themselves constitute sufficient audit evidence.
[ترجمه گوگل]اظهارات بدون پشتوانه، چه شفاهی یا کتبی، به خودی خود شواهد حسابرسی کافی را تشکیل نمی دهند
[ترجمه ترگمان]نمایش های پشتیبانی نشده، چه شفاهی و چه کتبی، خودشان مدرک حسابرسی کافی را تشکیل نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The letters contained unsupported allegations.
[ترجمه گوگل]نامه ها حاوی اتهامات غیرقابل تاییدی بود
[ترجمه ترگمان]این نامه ها حاوی ادعاهای پشتیبانی نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unsupported location information. Check your regional settings.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مکان پشتیبانی نشده تنظیمات منطقه ای خود را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مکان پشتیبانی نشده تنظیمات منطقه خود را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This folder's path has unsupported characters. Try another path.
[ترجمه گوگل]مسیر این پوشه دارای کاراکترهای پشتیبانی نشده است مسیر دیگری را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]این مسیر پوشه ای دارای نویسه های پشتیبانی نشده است راه دیگری را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new Russian republic had to fight unsupported.
[ترجمه گوگل]جمهوری جدید روسیه مجبور بود بدون حمایت بجنگد
[ترجمه ترگمان]جمهوری روسی جدید مجبور شده بود با یک جارو برقی مبارزه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The device is using an unsupported data transfer rate.
[ترجمه گوگل]دستگاه از نرخ انتقال داده پشتیبانی نشده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از نرخ انتقال داده پشتیبانی نشده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Logo Service: Unsupported data version. Please check for product updates.
[ترجمه گوگل]سرویس لوگو: نسخه داده پشتیبانی نشده لطفا برای به روز رسانی محصول بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]خدمات لوگو: نسخه داده های پشتیبانی نشده لطفا برای به روز رسانی محصول بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ideas should not repose on unsupported facts.
[ترجمه گوگل]ایده ها نباید روی حقایق بدون پشتوانه قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]با این همه اندیشه ها نباید بر روی واقعیات تکیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not supported; not substantiated; not having backing
a statement or theory that is unsupported is not supported by any evidence which proves that it is true or correct.
someone who is unsupported does not have anyone such as a husband or wife to provide them with money and the things they need.
someone or something that is unsupported is not being physically supported or held up by anything.

پیشنهاد کاربران

بی ظهیر. [ ظَ ] ( ص مرکب ) بی یار و یاور. بی پشتیبان : سلطان عزم غزنه کرد و هیبت رایت او دوردست افتاد. امیر ابوالفوارس بی ظهیر و مجیر بماند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 391 ) . رجوع به ظهیر شود.
حمایت نشده
موردِ حمایت و پشتیبانی قرار نگرفته
Device not spotted
بی دلیل
بی اساس
بی مبنا
بی پایه
بی بنیاد
In support ted
بی اساس - بی پایه
اگ من میدونستم چرا بزنم گوگل
دستگاه بدون پشتیبانی
device not supported
دستگاه غیر قابل پشتیبانی
بدون پشتوانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس