unstained

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of stained.

جمله های نمونه

1. Both minerals are stained yellow; other minerals are unstained.
[ترجمه گوگل]هر دو ماده معدنی زرد رنگ شده اند سایر مواد معدنی بدون رنگ هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو مواد معدنی زرد رنگ هستند؛ سایر مواد معدنی لکه دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dolomite is stained purple, calcite is unstained in the alkaline solution.
[ترجمه گوگل]دولومیت به رنگ بنفش رنگ می شود، کلسیت در محلول قلیایی رنگ نمی شود
[ترجمه ترگمان]Dolomite بنفش رنگ است و کلسیت در محلول آلکالین لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although he chain-smoked cigarettes, his hands were unstained.
[ترجمه گوگل]اگرچه او سیگارهای زنجیروار می کشید، اما دستانش رنگی نبود
[ترجمه ترگمان]و با اینکه سیگار می کشید، دستش پاک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our Mind is primordially free and unstained, suffering only arises when there is attachment.
[ترجمه گوگل]ذهن ما در ابتدا آزاد و بدون لکه است، رنج تنها زمانی به وجود می آید که دلبستگی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ذهن ما کاملا آزاد و منزه است، و تنها زمانی بروز می کند که وابستگی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All the atmosphere of unstained affection would be gone out of it now.
[ترجمه گوگل]حالا تمام فضای محبت بی آلایش از بین می رفت
[ترجمه ترگمان]اکنون همه فضای عشق پاک و پاک از آن رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their nuclei are pale and vesicular, containing mainly unstained euchromatin.
[ترجمه گوگل]هسته آنها رنگ پریده و تاولی است که عمدتاً حاوی یوکروماتین رنگ نشده است
[ترجمه ترگمان]هسته آن ها رنگ پریده و vesicular است، که عمدتا حاوی euchromatin لکه دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And gazeth on her yet unstained bed.
[ترجمه گوگل]و به تخت هنوز لکه نخورده اش خیره می شود
[ترجمه ترگمان]و هنوز هم روی او روی تخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An apron keeps his clothing unstained.
[ترجمه گوگل]پیش بند لباس او را لکه دار نگه می دارد
[ترجمه ترگمان] یه پیش بند لباسش رو پاک نگه میداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result is a mind which remains unstained and invulnerable, completely unaffected by the ups and downs of life.
[ترجمه گوگل]نتیجه ذهنی است که لکه دار و آسیب ناپذیر می ماند و کاملاً تحت تأثیر فراز و نشیب های زندگی قرار نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه ذهنی است که براثر فراز و نشیب های زندگی به طور کامل لکه دار و غیرقابل آسیب باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is pure and unstained by sin.
[ترجمه گوگل]پاک و پاک از گناه است
[ترجمه ترگمان]پاک و منزه از گناه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No reasonable man ought to doubt the unstained innocence of your relation at the bar.
[ترجمه گوگل]هیچ مرد معقولی نباید به بی گناهی بی آلایش رابطه شما در بار شک کند
[ترجمه ترگمان]هیچ مرد عاقلی نباید شک داشته باشد که پاک پاک دامنی از روابط شما در بار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He felt a wild longing for the unstained purity of his boyhood—his rose-white boyhood, as Lord Henry had once called it.
[ترجمه گوگل]او اشتیاق وحشیانه برای خلوص بی‌لکه دوران کودکی‌اش احساس می‌کرد - همان‌طور که لرد هنری یک‌بار آن را نامیده بود، دوران کودکی رز سفیدش
[ترجمه ترگمان]دلش برای پاک پاک پاک پاک پاک دامنی کودکی او، همان طور که لرد هنری یک بار آن را می نامید، اشتیاق شدیدی را احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He slid the envenomed needle down among its fellows and selected another, unstained dart.
[ترجمه گوگل]او سوزن مسموم شده را بین همنوعانش به پایین لغزید و یک دارت بدون لکه دیگر را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]سوزن envenomed را در میان افرادش فرو برد و یکی دیگر از آن ها را انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Further, when the world of commerce was about to lay its ugly and contaminating fingers on life, here was a poem enshrining with security a world unstained by any commercial value.
[ترجمه گوگل]بعلاوه، زمانی که دنیای تجارت می‌خواست انگشتان زشت و آلوده‌اش را بر زندگی بگذارد، اینجا شعری بود که با امنیت دنیایی را که از هیچ ارزش تجاری لکه‌نشانده بود، حک می‌کرد
[ترجمه ترگمان]افزون بر آن، هنگامی که دنیای تجارت نزدیک بود انگشتان زشت و آلوده خود را آلوده کند، در اینجا شعری بود که به خاطر امنیت جهانی براثر هرگونه ارزش تجاری لکه دار نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the myths and legends of his childhood, the Moon was known as Guang Han Palace, a god's palace where white and rosy clouds hung high in the sky, unstained by smoke and dust from the world of man.
[ترجمه گوگل]در افسانه‌ها و افسانه‌های دوران کودکی‌اش، ماه به قصر گوانگ هان معروف بود، قصری خدایی که در آن ابرهای سفید و گلگونی بر فراز آسمان آویزان بودند و دود و غبار از دنیای انسان‌ها آلوده نشده بودند
[ترجمه ترگمان]در افسانه ها و افسانه های دوران کودکی او، ماه به نام کاخ هان (a هان)معروف بود که در آن ابره ای سفید و سرخ رنگی در آسمان آویخته بودند و براثر دود و غبار از دنیای بشر لکه دار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without stain, clean, unblemished

پیشنهاد کاربران

بپرس