unstableness

جمله های نمونه

1. Main geology environmental issues include slope unstableness, geologic and physics influence of landslip, collapse, and debris - flow.
[ترجمه گوگل]مسائل زیست محیطی اصلی زمین شناسی شامل ناپایداری شیب، تأثیر زمین شناسی و فیزیک زمین لغزش، فروپاشی و جریان واریزه است
[ترجمه ترگمان]مسایل زمین شناسی اصلی زمین شناسی عبارتند از شیب unstableness، زمین شناسی و فیزیک landslip، فروپاشی، و debris
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In order to overcome the unstableness of reduction-to-the-pole at low and intermediate latitude, there are varieties of methods of reduction-to-the-pole.
[ترجمه گوگل]به منظور غلبه بر ناپایداری کاهش به قطب در عرض جغرافیایی پایین و متوسط، روش‌های مختلفی برای کاهش به قطب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای غلبه بر the قطب کاهش در عرض کم و متوسط، انواع مختلفی از روش های کاهش به قطب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, this petroleum cooperation is confronted with challenges from the economic unstableness due to a single industry structure in Sudan, and from the Darfur problem and the Western slanders.
[ترجمه گوگل]با این حال، این همکاری نفتی با چالش های ناشی از بی ثباتی اقتصادی ناشی از ساختار واحد صنعتی در سودان و مشکل دارفور و تهمت های غرب مواجه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این هم کاری نفتی با چالش های ناشی از بحران اقتصادی ناشی از ساختار یک صنعت در سودان و مساله دارفور و the غربی روبرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Deng Xiaoping's view on stability is dynamic and regards development as the target; namely, the relative stability is in combination with relative unstableness.
[ترجمه گوگل]دیدگاه دنگ شیائوپینگ در مورد ثبات پویا است و توسعه را هدف می داند یعنی ثبات نسبی در ترکیب با ناپایداری نسبی است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه دنگ Xiaoping در مورد پایداری پویا است و توسعه را به عنوان هدف مورد توجه قرار می دهد؛ یعنی، پایداری نسبی در ترکیب با unstableness نسبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To control the unstable rock, a thorough study is needed as to the geological status of the road's side slope and the causes of the rock's unstableness.
[ترجمه گوگل]برای کنترل سنگ ناپایدار، مطالعه کاملی در مورد وضعیت زمین شناسی شیب کناری جاده و علل ناپایداری سنگ مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]برای کنترل صخره ناپایدار، مطالعه کاملی در مورد وضعیت زمین شناسی شیب لبه جاده و علل of سنگ مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover just the problems of impartial incomes become the inducing factor to social unstableness . We need to improve the institution, conform to the orders and implement the measures of the inc. . .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این فقط مشکلات درآمدهای بی طرفانه به عامل القا کننده بی ثباتی اجتماعی تبدیل می شود ما باید موسسه را بهبود بخشیم، با دستورات مطابقت دهیم و اقدامات شرکت را اجرا کنیم
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مشکل درآمد بی طرف عامل تحریک به unstableness اجتماعی است ما باید این موسسه را بهبود بخشیم، مطابق با دستورها و اجرای معیارهای شرکت را اجرا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not only his social criticism and sadomasochism subjects contradict and dispel to each other, his sadomasochism subject also discloses the writers unstableness in thought.
[ترجمه گوگل]نه تنها موضوعات نقد اجتماعی و سادومازوخیسم او با یکدیگر در تضاد هستند، بلکه موضوع سادومازوخیسم او نیز بی ثباتی در اندیشه نویسندگان را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]موضوع sadomasochism او نه تنها انتقاد اجتماعی او و sadomasochism را با هم در تضاد و محو می کند، بلکه این موضوع نیز آثار نویسندگانی را که در تفکر هستند را فاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The characteristics of the market structure and differences among manufacturer behaviors are the main decisive factors for the unstableness of price union.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های ساختار بازار و تفاوت‌های بین رفتارهای تولیدکننده، اصلی‌ترین عوامل تعیین‌کننده برای بی‌ثباتی اتحادیه قیمت‌ها هستند
[ترجمه ترگمان]خصوصیات ساختار بازار و تفاوت ها در میان رفتارهای تولید کننده، عوامل تعیین کننده اصلی برای unstableness اتحادیه قیمت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The experimental results shown that this modulating device can effectively compensate the effect of light source variation due to electric source unstableness or aging of the light source. . .
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که این دستگاه تعدیل کننده می تواند به طور موثری اثر تغییر منبع نور ناشی از ناپایداری منبع الکتریکی یا پیری منبع نور را جبران کند
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که این دستگاه مدوله کننده می تواند به طور موثر اثر تغییر منبع نور ناشی از منبع برق یا پیری منبع نور را جبران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of stability, lack of steadiness

پیشنهاد کاربران

بپرس