unsold

جمله های نمونه

1. The salesman unsold the shirt I wanted and sold me another.
[ترجمه ali] فروشنده پیراهنی را که می خواستم به من نفروخت و پیراهن دیگری را به من فروخت.
|
[ترجمه گوگل]فروشنده پیراهنی را که می خواستم فروخت و یکی دیگر را به من فروخت
[ترجمه ترگمان]فروشنده پیراهنی را که می خواستم فروخت و به من فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unsold copies of the novel had to be pulped.
[ترجمه گوگل]نسخه های فروخته نشده رمان باید پالپ می شد
[ترجمه ترگمان]نسخه های خطی این رمان می بایست pulped باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have an oversupply of unsold cars in the garage showroom.
[ترجمه گوگل]ما در نمایشگاه گاراژ مازاد خودروهای فروش نرفته داریم
[ترجمه ترگمان]ما یه ماشین تعمیر ماشین تو مغازه گاراژ داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many of the houses remain unsold.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانه ها فروخته نشده باقی مانده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانه ها هنوز به فروش نرسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unsold novels are sent to be pulped.
[ترجمه گوگل]رمان های فروخته نشده برای پالپ فرستاده می شوند
[ترجمه ترگمان]novels را به صورت pulped می فرستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only several goods left unsold.
[ترجمه گوگل]فقط چند کالا فروخته نشده باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]فقط چند تا کالا به فروش نرفته بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Father unsold me on the idea of going to Beidaihe beach this summer.
[ترجمه گوگل]پدر به خاطر این که تابستان امسال به ساحل بیدایحه بروم، مرا فروخت
[ترجمه ترگمان]پدرم به این فکر افتاد که امسال تابستان به ساحل Beidaihe بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Half the stock remain unsold.
[ترجمه گوگل]نیمی از سهام فروخته نشده باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]نیمی از سهام به فروش نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Recordbreaking numbers of books were returned, unsold, from booksellers to publishers.
[ترجمه گوگل]تعداد بی‌سابقه‌ای از کتاب‌ها از کتاب‌فروشان به ناشران بازگردانده شدند و به فروش نرسیدند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی کتاب به فروش رفت، به فروش نرفته، از کتابفروشان به ناشران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Longer hours, indeed, would merely mean more unsold coal.
[ترجمه گوگل]در واقع، ساعات طولانی‌تر صرفاً به معنای زغال سنگ فروخته نشده بیشتر است
[ترجمه ترگمان]در واقع، ساعت ها بیشتر، صرفا به معنی زغال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any unsold can be fed to cattle or sheep.
[ترجمه گوگل]هر فروخته نشده ای را می توان به گاو یا گوسفند داد
[ترجمه ترگمان]هیچ unsold به گاو یا گوسفند داده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Organizers who were fretting about millions of unsold tickets are contending with lines of hopeful spectators stretching five city blocks.
[ترجمه گوگل]سازمان‌دهندگانی که نگران میلیون‌ها بلیت فروخته‌نشده بودند، با صف تماشاگران امیدوار در پنج بلوک شهر مبارزه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Organizers که در مورد میلیون ها بلیط unsold نگران بودند، با خطوط تماشاچیان امیدوار رقابت می کنند که پنج بلوک شهر را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Traders were allowed to store unsold items and the Trade Ministry offered to buy them at reasonable prices.
[ترجمه گوگل]به تاجران اجازه داده شد اقلام فروخته نشده را ذخیره کنند و وزارت بازرگانی پیشنهاد خرید آنها را با قیمت های مناسب داد
[ترجمه ترگمان]تجار اجازه داشتند تا اقلام unsold را ذخیره کنند و وزارت تجارت پیشنهاد کرد که آن ها را با قیمت مناسب خریداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The inventory of unsold homes listed for sale also is down.
[ترجمه گوگل]موجودی خانه های فروخته نشده برای فروش نیز کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]فهرست خانه های unsold شده برای فروش نیز پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This offer is subject to the goods being unsold.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد منوط به عدم فروش کالا می باشد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد منوط به کالاهایی است که به فروش نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not sold

پیشنهاد کاربران

بپرس