unskillful


معنی: بی مهارت، بی تجربه، غیر متخصص
معانی دیگر: ناشی، خامدست، دست و پاچلفتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: unskillfully (adv.), unskillfulness (n.)
• : تعریف: not skillful; crude; clumsy.
متضاد: adroit, dexterous, dextrous, skilled, skillful
مشابه: artless, maladroit

جمله های نمونه

1. Is it an unskillful mental act, with painful consequences, painful results?
[ترجمه گوگل]آیا این یک عمل ذهنی غیر ماهرانه، با عواقب دردناک، نتایج دردناک است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک عمل فکری است، با پیامدهای دردناک و پیامدهای دردناک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Classics appraisal does not belong to unskillful and faulty medical or surgical treatment, appraisal cost pays by the party that offers malpractice dispute to process application.
[ترجمه گوگل]ارزیابی کلاسیک به درمان های پزشکی یا جراحی غیر ماهرانه و معیوب تعلق ندارد، هزینه ارزیابی توسط طرفی که اختلاف تخلف را برای پردازش درخواست ارائه می دهد، پرداخت می کند
[ترجمه ترگمان]ارزیابی کلاسیک به unskillful و درمان پزشکی یا جراحی های ترمیمی تعلق ندارد، هزینه ارزیابی توسط گروهی که اختلاف سو درمان را به کاربرد فرآیند ارائه می دهد، می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is it an unskillful verbal act, with painful consequences, painful results?
[ترجمه گوگل]آیا این یک عمل کلامی غیر ماهرانه، با پیامدهای دردناک، نتایج دردناک است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک عمل غیر کلامی است، با پیامدهای دردناک و نتایج دردناک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The answer of some problems is unskillful.
[ترجمه گوگل]پاسخ به برخی از مشکلات غیر ماهرانه است
[ترجمه ترگمان]پاسخ برخی از مشکلات unskillful است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The machine was rendered useless by unskillful handling.
[ترجمه گوگل]دستگاه با دست زدن غیر ماهرانه بی فایده شد
[ترجمه ترگمان]دستگاه با این کار به هیچ دردی نمی خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To cut ( something ) in a crude, unskillful manner; hack.
[ترجمه گوگل]بریدن (چیزی) به صورت خام و غیر ماهرانه هک کردن
[ترجمه ترگمان]برای قطع کردن چیزی با روشی زمخت و خشن؛ هک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is it an unskillful bodily act, with painful consequences, painful results?
[ترجمه گوگل]آیا این یک عمل بدنی غیر ماهرانه است که عواقب دردناک و نتایج دردناکی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک عمل جسمانی است با پیامدهای دردناک و پیامدهای دردناک؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An unskillful new pilot might be dangerous and historically an unskillful new church bell ringer—if not dangerous—was potentially annoying.
[ترجمه گوگل]یک خلبان جدید غیر ماهر ممکن است خطرناک باشد و از نظر تاریخی یک زنگ ناقوس جدید غیر ماهر - اگر خطرناک نباشد - به طور بالقوه آزار دهنده بود
[ترجمه ترگمان]یک خلبان جدید ممکن است خطرناک باشد و از نظر تاریخی یک زنگ خطر کلیسای جدید - اگر خطرناک نباشد - بالقوه آزار دهنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Unskillful riders are not recommended to rent bicycles.
[ترجمه گوگل]به دوچرخه سواران غیر ماهر توصیه نمی شود که دوچرخه کرایه کنند
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواران توصیه نمی شود دوچرخه را اجاره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was an unskillful attempt.
[ترجمه گوگل]این یک تلاش غیر ماهرانه بود
[ترجمه ترگمان]این یه تلاش برای unskillful بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش بتوانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Be like bilateral party to entrust technical appraisement of unskillful and faulty medical or surgical treatment jointly, talk things over by bilateral party beforehand pay appraisal cost.
[ترجمه گوگل]مانند یک طرف دوطرفه باشید تا ارزیابی فنی درمان های پزشکی یا جراحی غیر ماهرانه و معیوب را به طور مشترک به شما بسپارید، قبل از پرداخت هزینه ارزیابی، توسط طرف دو طرف صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]مانند طرف دو جانبه باشید تا appraisement فنی of و درمان های پزشکی یا جراحی را به طور مشترک به انجام برسانید و مسائل مربوط به طرف دو طرف را قبل از پرداخت هزینه ارزیابی انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We may want to look into that, because some of them are irresponsible and unskillful.
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهیم آن را بررسی کنیم، زیرا برخی از آنها غیرمسئولانه و بی مهارت هستند
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است می خواهیم نگاهی به آن بیندازیم، چون برخی از آن ها غیر مسئول و غیر مسئول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی مهارت (صفت)
incapable, maladroit, bungling, fumbling, unskilled, inapt, inexperienced, unskillful, ham-handed, heavy-handed, inexpert

بی تجربه (صفت)
naive, immature, green, unskilled, naif, raw, half-baked, unskillful, gun-shy, inexpert, verdant

غیر متخصص (صفت)
lay, unskilled, unskillful

انگلیسی به انگلیسی

• inexpert, not skilled, awkward, incompetent

پیشنهاد کاربران

بپرس