unskilful


معنی: خامکار، خام دست

جمله های نمونه

1. For every one that useth milk is unskilful in the word of righteousness: for he is a babe.
[ترجمه گوگل]زیرا هر که از شیر استفاده می کند در کلام عدالت بی مهارت است، زیرا او یک نوزاد است
[ترجمه ترگمان]برای هر کسی که شیر نر در کلمه عدالت از آن جدا می شود، چون او یک کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The second unskilful response is passiveness, a form of surrender.
[ترجمه گوگل]دومین پاسخ غیر ماهرانه، انفعال است، نوعی تسلیم
[ترجمه ترگمان]دومین پاسخ unskilful ناشی از انفعال است، یک نوع تسلیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is often unskilful to give when we would feel resentful, sick, or frustrated after we have done so.
[ترجمه گوگل]معمولاً زمانی که بعد از انجام این کار احساس رنجش، مریض یا نا امیدی می کنیم، دادن مهارت نیست
[ترجمه ترگمان]اغلب زمانی که ما این کار را انجام داده ایم، احساس بی میلی، مریضی، یا نا امید کننده خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is significant, because the terms skilful and unskilful, unlike the terms good and bad, suggest that morality is very much a matter of intelligence.
[ترجمه گوگل]این امر قابل توجه است، زیرا اصطلاحات ماهر و غیر ماهر، بر خلاف اصطلاحات خوب و بد، نشان می دهد که اخلاق بسیار یک موضوع هوشمندانه است
[ترجمه ترگمان]این مهم است، چون عبارات ماهرانه و unskilful بر خلاف شرایط خوب و بد، نشان می دهند که اخلاق بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to Buddhist tradition there are two kinds of action - skilful (Sanskrit Kausalya, Pali kusala) and unskilful(Sanskrit akausalya, Pali akusala).
[ترجمه گوگل]طبق سنت بودایی دو نوع عمل وجود دارد - ماهرانه (سانسکریت Kausalya، Pali kusala) و غیر ماهرانه (سانسکری akausalya، Pali akusala)
[ترجمه ترگمان]بنا به روایت بودایی دو نوع کار ماهر (سانسکریت، پالی kusala)و unskilful (سانسکریت، Pali akusala)وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And that is the aim of this series – to expand on that statement, to uncover the root of all our unskilful behaviours and pain.
[ترجمه گوگل]و این هدف این مجموعه است - بسط آن بیانیه، کشف ریشه همه رفتارها و دردهای غیر ماهرانه ما
[ترجمه ترگمان]و این هدف این مجموعه است - که در آن بیانیه توسعه یابد، تا ریشه تمام رفتارها و درد unskilful را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A genial climate and a fertile soil, notwithstanding an unskilful system of cultivation, yielded abundant nourishment for a numerous population.
[ترجمه گوگل]آب و هوای خوب و خاک حاصلخیز، علی‌رغم سیستم کشت غیر ماهرانه، غذای فراوانی را برای جمعیت زیادی به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]آب و هوای مطبوع و خاک حاصلخیز، با وجود سیستم unskilful کشت، غذای فراوان برای جمعیت بی شمار به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خامکار (صفت)
awkward, unskilful

خام دست (صفت)
gauche, unskilful, clumsy, unskilled, jackleg, unfledged, heavy-handed

انگلیسی به انگلیسی

• inexpert, not skilled, awkward, incompetent

پیشنهاد کاربران

بپرس