unshod

/ənˈʃɑːd//ˈʌnˈʃɒd/

معنی: بی نعل، نعل نشده، نعل نخورده، بی پاپوش
معانی دیگر: بی نعل، نعل نشده، نعل نخورده، بی پاپوش

جمله های نمونه

1. The differences between shod and unshod running have evolutionary underpinnings.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین دویدن با کف پا و بدون کفش، زیربنای تکاملی دارد
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین shod و unshod در حال اجرا دارای پایه های تکاملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He, too, leaned back, wiggling his unshod toes before the coals.
[ترجمه گوگل]او نیز به عقب خم شد و انگشتان پای خود را جلوی زغال‌ها تکان داد
[ترجمه ترگمان]او نیز خم شد و پنجه نعل دارش را قبل از زغال تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The unshod runners' style causes more flex in the foot's springlike arch ankle and knee and engages more foot and calf muscles blunting the impact on the body and making for a more comfortable "ride. "
[ترجمه گوگل]استایل دونده های بدون کفش باعث انعطاف بیشتر در قوزک و زانو و قوس فنری پا می شود و عضلات پا و ساق پا بیشتری را درگیر می کند و ضربه را بر بدن کم می کند و "سواری" راحت تری را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]سبک runners unshod باعث می شود که انعطاف پذیری بیشتری در قوزک پا و زانو داشته باشد و پا بیشتر و عضلات ماهیچه پا را تحت تاثیر قرار دهد و بر روی بدن تاثیر بگذارد و برای سواری راحت تر رانندگی کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He and colleagues looked at more than 200 shod and unshod runners in the United States and the Rift Valley Province of Kenya, which is known for its great endurance runners.
[ترجمه گوگل]او و همکارانش بیش از 200 دونده با کفش و کفش بدون کفش را در ایالات متحده و استان دره ریفت کنیا، که به خاطر دونده های استقامتی فوق العاده اش معروف است، بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]او و همکارانش به بیش از ۲۰۰ دونده shod و unshod در ایالات متحده و استان ریفت والی، کنیا، که به خاطر runners طاقت فرسای خود مشهور است، نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indeed, many mountaineers, including Everest conquerors Sir Edmund Hillary and Tenzing Norgay, reported unshod footprints far larger than human feet dotting snowy trails.
[ترجمه گوگل]در واقع، بسیاری از کوهنوردان، از جمله فاتحان اورست، سر ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای، ردپایی ناپاک را گزارش کردند که بسیار بزرگتر از پای انسان در مسیرهای برفی است
[ترجمه ترگمان]در واقع، بسیاری از کوه نشین ان از جمله conquerors اورست، سر ادموند هیلاری و Tenzing Norgay، رد پاهای unshod را بسیار بزرگ تر از پاهای انسانی که در مسیرهای برفی دیده می شوند گزارش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And his name shall be called in Israel, the house of the unshod .
[ترجمه گوگل]و نام او در اسرائیل، خاندان بی کفن ها خوانده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و نام او در اسرائیل، خانه of خوانده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی نعل (صفت)
unshod

نعل نشده (صفت)
unshod

نعل نخورده (صفت)
unshod

بی پاپوش (صفت)
unshod

انگلیسی به انگلیسی

• not equipped with shoes

پیشنهاد کاربران

بپرس