unshaken

/ənˈʃeɪkən//ˌʌnˈʃeɪkən/

استوار، ثابت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of shaken.

جمله های نمونه

1. Mona remains unshaken by her ordeal and is matter-of-fact about her courage.
[ترجمه گوگل]مونا از مصیبت هایش متزلزل نمی ماند و در مورد شجاعتش بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]مونا هنوز از کار شاق خود ناراضی باقی می ماند و در مورد شجاعت او صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They remain unshaken in their loyalty.
[ترجمه گوگل]آنها در وفاداری خود ثابت قدم می مانند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنان در وفاداری خود باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He remained unshaken in his belief that she was wrong.
[ترجمه گوگل]او در این باور که او اشتباه می کند، ثابت ماند
[ترجمه ترگمان]به این اعتقاد که دارد اشتباه می کند پایدار ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a characterisation which always remains unshaken by the fact that Flaubert loathed the bourgeoisie.
[ترجمه گوگل]این شخصیتی است که همیشه از این واقعیت که فلوبر از بورژوازی متنفر بود، متزلزل می ماند
[ترجمه ترگمان]این حقیقتی است که از این حقیقت که Flaubert از بورژوازی بیزا است، پایدار می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You - the unshaken trees; I am the leaf that quivers.
[ترجمه گوگل]شما - درختان تکان نخورده من برگی هستم که می لرزد
[ترجمه ترگمان]تو - درخت unshaken؛ من برگی هستم که می لرزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Twelve years, we have unshaken in hardware maintenance and related maintenance training, computer maintenance industry in China, enjoying high reputation.
[ترجمه گوگل]دوازده سال، ما در تعمیر و نگهداری سخت افزار و آموزش تعمیر و نگهداری مرتبط، صنعت تعمیر و نگهداری کامپیوتر در چین، از شهرت بالایی برخوردار هستیم
[ترجمه ترگمان]دوازده سال است که ما در تعمیر و نگهداری سخت افزار و آموزش مربوط به نگهداری، صنعت نگهداری کامپیوتر در چین رد شده ایم و از شهرت زیادی برخوردار هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do you have unshaken confidence in the Lord?
[ترجمه گوگل]آیا به خداوند اعتماد ناپذیر دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا به خداوند اعتماد کامل دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My memory is circumstantial and unshaken.
[ترجمه گوگل]خاطره من اتفاقی و تزلزل ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]حافظه من تصادفی و پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who you are is unattached and unshaken.
[ترجمه گوگل]کسی که هستی، دلبسته و تکان نخورده است
[ترجمه ترگمان]کسی که شما آزاد و unshaken
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His faith that men such as the Reverend John Leale tried to do their best is unshaken.
[ترجمه گوگل]ایمان او مبنی بر اینکه مردانی مانند کشیش جان لیل تلاش کردند تا بهترین کار خود را انجام دهند تزلزل ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد او به این است که مردانی مثل کشیش جان Leale سعی می کنند بهترین کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I deeply wish follow His footstep all my life, to respond to His love, unshaken, he entrusted to complete, wing-shaped mold into His glory to His holy name.
[ترجمه گوگل]من عمیقاً آرزو می‌کنم در تمام زندگی‌ام ردپای او را دنبال کنم تا به عشق او پاسخ دهم، بی‌لرزش او که به جلال نام مقدسش سپرده شده است تا قالبی کامل و بال‌شکل در جلالش بگذارد
[ترجمه ترگمان]من عمیقا آرزو می کنم که تمام عمرم از پای او در بیاید، تا به عشق او، رد نشده، و تبدیل به قالب بال - شکل به افتخار او به نام مقدس او شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. " Before Merc é d è s should die, " replied Fernand, with the accents of unshaken resolution, " I would die myself! "
[ترجمه گوگل]فرناند با لهجه‌های بی‌نظیر پاسخ داد: «پیش از آنکه مرک د‌اس بمیرد، من خودم خواهم مرد!»
[ترجمه ترگمان]فرناند با لحنی حاکی از عزمی جزم جواب داد: قبل از مرگ، من خودم خواهم مرد! \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 195 after a series of failures of his prefabrication experiments, Konrad Wachsmann wrote The Turning Point of Building as a manifesto of his unshaken belief in factory-made housing.
[ترجمه گوگل]در سال 195 پس از یک سری شکست در آزمایش‌های پیش‌ساخته‌اش، کنراد واکسمن، نقطه عطف ساختمان را به عنوان بیانیه‌ای از اعتقاد تزلزل‌ناپذیر خود به مسکن‌های کارخانه‌ای نوشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵، پس از یک سری شکست هایی از آزمایش های prefabrication، کنراد Wachsmann ساخت که نقطه عطف ساختمان را به عنوان بیانیه ای از باور unshaken در خانه های ساخت کارخانه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mountain rises far above worldly concerns and remains unshaken by the winds of emotion.
[ترجمه گوگل]کوه بسیار فراتر از دغدغه های دنیوی برمی خیزد و در برابر بادهای عاطفه بی تکان می ماند
[ترجمه ترگمان]این کوه از نگرانی های دنیوی بسیار بالا می رود و همچنان با وزش شور و احساس unshaken باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not shaken; not shaken out
if your beliefs are unshaken or if you are unshaken in your beliefs, you still have these beliefs, although they have been attacked or challenged.

پیشنهاد کاربران

استوار
Despite the difficulties and setbacks, her determination to succeed remained unshaken, allowing her to persevere through even the toughest times.
با وجود سختی ها و موانع، عزم او برای موفقیت همچنان استوار باقی ماند و به او اجازه داد تا حتی در سخت ترین زمان ها هم استقامت کند.

بپرس