دیکشنری
مترجم
بپرس
unscented
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of scented.
•
متضاد:
scented
انگلیسی به انگلیسی
• not having a smell, odorless
پیشنهاد کاربران
بدون رایحه
غیر معطر، بدون بو
بی رنگ و بی بو
+ عکس و لینک