unsaturated

/ənˈsæt͡ʃəˌretəd//ʌnˈsæt͡ʃəreɪtɪd/

معنی: سیرنشده، اشباع نشده، ترکیب اشباع نشده
معانی دیگر: ناسگر، unsaturate ترکیب اشباع نشده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: unsaturate (n.), unsaturation (n.)
(1) تعریف: of an organic compound, containing at least one double or triple bond, and therefore able to acquire additional atoms or groups by direct combination.

(2) تعریف: of a solution, capable of containing more of the dissolved substance.

جمله های نمونه

1. unsaturated compound
ترکیب اشباع نشده

2. Fats - Saturated and Unsaturated All major dietary guidelines advocate a need to reduce our average national fat consumption.
[ترجمه گوگل]چربی ها - اشباع و غیراشباع همه دستورالعمل های اصلی رژیم غذایی از نیاز به کاهش میانگین مصرف چربی ملی حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]چربی ها - اشباع شده و Unsaturated همه دستورالعمل های غذایی اصلی نیاز به کاهش مصرف متوسط ملی ما دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They live in unsaturated habitats where harsh, unpredictable conditions keep populations from reaching full capacity.
[ترجمه گوگل]آنها در زیستگاه های غیر اشباع زندگی می کنند که در آن شرایط سخت و غیرقابل پیش بینی جمعیت را از رسیدن به ظرفیت کامل باز می دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها در زیستگاه های ناپایدار زندگی می کنند که در آن شرایط غیرقابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی، جمعیت را از رسیدن به ظرفیت کامل حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some methods of modifying unsaturated polyester (UP) resin by dicyclopentadiene (DCPD) were presented in this paper.
[ترجمه گوگل]برخی از روش های اصلاح رزین پلی استر غیر اشباع (UP) توسط دی سیکلوپنتادین (DCPD) در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از روش های اصلاح رزین پلی استر unsaturated توسط dicyclopentadiene (UP)در این مقاله ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A basic, long-chain, unsaturated amino alcohol, C18H 37NO found combined with lipids in the brain and in nerve tissue.
[ترجمه گوگل]یک آمینو الکل غیر اشباع با زنجیره بلند، C18H 37NO که با لیپیدها در مغز و بافت عصبی ترکیب شده است
[ترجمه ترگمان]یک آمینو اسید ساده و غیر اشباع شده به نام C۱۸H ۳۷، در ترکیب با لیپیدها در مغز و در بافت عصبی یافت نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The unsaturated equations may be written with moisture content and potential as the dependent variables.
[ترجمه گوگل]معادلات غیراشباع ممکن است با مقدار رطوبت و پتانسیل به عنوان متغیرهای وابسته نوشته شوند
[ترجمه ترگمان]معادلات غیر اشباع ممکن است با مقدار رطوبت و پتانسیل به عنوان متغیرهای وابسته نوشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The isotherms of adsorption with saturated and unsaturated hydrocarbon molecules on monovalent cation exchanged ZSM-5 zeolites were measured.
[ترجمه گوگل]ایزوترم های جذب با مولکول های هیدروکربن اشباع و غیر اشباع بر روی زئولیت های ZSM-5 مبادله شده با کاتیون تک ظرفیتی اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]The جذب با مولکول های هیدروکربن اشباع شده و اشباع نشده روی کاتیون تک ظرفیتی بین زیولیت های ZSM - ۵ اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The unsaturated fatty acid methyl esters (FAMEs) were separated from the fatty acid methyl esters mixture using urea adduct method.
[ترجمه گوگل]متیل استرهای اسید چرب غیراشباع (FAMEs) از مخلوط متیل استرهای اسید چرب با استفاده از روش افزودن اوره جدا شدند
[ترجمه ترگمان]The اسیده ای چرب اشباع نشده (FAMEs)از اسیده ای چرب تری متیل استرها، با استفاده از روش اضافی urea جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Linolenic acid An unsaturated 18-carbon fatty acid occurring commonly in plants as the glyceryl ester, for example in linseed oil and poppy-seed oil.
[ترجمه گوگل]اسید لینولنیک یک اسید چرب غیراشباع 18 کربنی که معمولاً در گیاهان به عنوان گلیسریل استر وجود دارد، به عنوان مثال در روغن بذر کتان و روغن دانه خشخاش
[ترجمه ترگمان]linolenic اسید یک اسید چرب ۱۸ ۱۸ - کربن که عموما در گیاهان به عنوان glyceryl استر تولید می شود، به عنوان مثال در روغن بذر کتان و روغن دانه خشخاش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The esterification mechanism of unsaturated carboxylic acid was analyzed.
[ترجمه گوگل]مکانیسم استری شدن اسید کربوکسیلیک غیر اشباع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مکانیزم esterification اسید کربوکسیلیک unsaturated مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper studied the influence of initiator and unsaturated vinyl monomers on the performance of polycarboxylic series of water-reducing agent.
[ترجمه گوگل]این مقاله تأثیر مونومرهای آغازگر و وینیل غیر اشباع را بر عملکرد سری پلی کربوکسیلیک عامل کاهنده آب مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاثیر of و unsaturated vinyl vinyl بر عملکرد سری های polycarboxylic از عامل کاهش آب را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In addition the repeat profiles provide valuable information on the mechanisms and rates of water movement in the unsaturated zone.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این پروفیل های تکرار اطلاعات ارزشمندی در مورد مکانیسم ها و نرخ حرکت آب در منطقه غیراشباع ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، پروفایل های تکراری اطلاعات ارزشمندی در مورد مکانیسم و میزان حرکت آب در منطقه غیر اشباع ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There has been so much talk of saturated and unsaturated fats that most people have heard of them.
[ترجمه گوگل]آنقدر در مورد چربی های اشباع و غیر اشباع صحبت شده است که اکثر مردم نام آنها را شنیده اند
[ترجمه ترگمان]صحبت های زیادی از چربی های اشباع شده و اشباع شده وجود دارد که بیشتر مردم از آن ها شنیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیرنشده (صفت)
insatiable, insatiate, unsaturated

اشباع نشده (صفت)
unsaturated

ترکیب اشباع نشده (صفت)
unsaturated

تخصصی

[عمران و معماری] اشباع نشده - ناسیر
[زمین شناسی] سیر نشده، اشباع نشده - به کانی گویند که در حضور سیلیس آزاد تشکیل نمی شود. مثلاً: نفلین، لوسیت، اولیوین و فلدسپاتوئیدها. مقایسه شود با: تحت اشباع. اشباع. فوق اشباع.
[نساجی] غیراشباع-اشباع نشده
[پلیمر] سیر نشده،غیر اشباع

انگلیسی به انگلیسی

• not saturated, capable of dissolving or absorbing more of a substance

پیشنهاد کاربران

unsaturated ( شیمی )
واژه مصوب: سیر‏نشده
تعریف: ویژگی محلولی که بتواند مقادیر جدیدی از مادۀ حل‏شده را در خود حل کند|||متـ . اشباع نشده

بپرس