unsaleable

جمله های نمونه

1. Does this make the Treasury bill unsaleable, and therefore have to be held to maturity by the current holder?
[ترجمه گوگل]آیا این باعث می شود که اسناد خزانه داری غیرقابل فروش باشد و بنابراین باید توسط دارنده فعلی تا سررسید نگهداری شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این باعث می شود که لایحه خزانه داری unsaleable شود و بنابراین باید توسط دارنده فعلی به بلوغ برسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When these holdings turned out to unsaleable except at a huge loss, the disaster was exposed.
[ترجمه گوگل]زمانی که این دارایی‌ها غیرقابل فروش بودند، مگر با ضرری هنگفت، فاجعه آشکار شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این دارایی ها به unsaleable تبدیل شدند، به جز در یک خسران عظیم، فاجعه در معرض خطر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shares are unsaleable; we had better write them off.
[ترجمه گوگل]سهام غیرقابل فروش است بهتر است آنها را بنویسیم
[ترجمه ترگمان]سهام unsaleable است و بهتر است آن ها را off
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All goods here are unsaleable.
[ترجمه گوگل]همه کالاهای اینجا غیرقابل فروش هستند
[ترجمه ترگمان]همه کالاها اینجا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most developers reserve the right to turn down a property they think is virtually unsaleable.
[ترجمه گوگل]اکثر توسعه دهندگان این حق را برای خود محفوظ می دارند که ملکی را که فکر می کنند عملاً غیرقابل فروش است رد کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر توسعه دهندگان این حق را دارند که ملکی را که فکر می کنند عملا unsaleable است پایین بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first company to market them in tomato sauce became so favoured as to make the others almost unsaleable.
[ترجمه گوگل]اولین شرکتی که آن‌ها را در سس گوجه‌فرنگی به بازار عرضه کرد، آنقدر محبوب شد که بقیه را تقریباً غیرقابل فروش کرد
[ترجمه ترگمان]اولین شرکتی که آن ها را در سس گوجه فرنگی به بازار عرضه کرد بسیار مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Kinnock reforms were mostly negative - divesting the party of its unsaleable policies.
[ترجمه گوگل]اصلاحات Kinnock عمدتاً منفی بود - حزب را از سیاست های غیرقابل فروشش کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]اصلاحات Kinnock عمدتا منفی بوده و حزب سیاست های unsaleable را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nobody can conceive or imagine all the wonders there are unseen unsaleable in the world.
[ترجمه گوگل]هیچ‌کس نمی‌تواند تمام شگفتی‌هایی را که غیرقابل فروش در جهان وجود دارد، تصور یا تصور کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند تصور کند که چیزهای عجیب و غریبی در دنیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China moved swiftly to outlaw pyramid selling, after large number of would—be millionaires found themselves stuck with unsaleable goods on their hands.
[ترجمه گوگل]چین به سرعت فروش هرمی را غیرقانونی کرد، زیرا تعداد زیادی از میلیونرهای بالقوه خود را با کالاهای غیرقابل فروش در دستان خود گیر کردند
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه تعداد زیادی از میلیونرهای مقیم ژاپن خودشان را در معرض فروش کالاهای unsaleable قرار دادند، چین به سرعت به فروش رفت و فروش هرم را غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The goods have been discolored and heavily saturated by rain that they are unsaleable.
[ترجمه گوگل]اجناس در اثر بارندگی تغییر رنگ داده و به شدت اشباع شده اند که قابل فروش نیستند
[ترجمه ترگمان]کالاها در اثر باران بی رنگ و به شدت اشباع شده و به شدت اشباع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can see for yourselves the damaged condition and the reason why they are unsaleable.
[ترجمه گوگل]شما می توانید وضعیت آسیب دیده و دلیل غیرقابل فروش بودن آنها را ببینید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید شرایط آسیب دیده و دلیل آن را برای خودتان ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can see yourselves the damaged condition and the reason why they are unsaleable.
[ترجمه گوگل]شما می توانید وضعیت آسیب دیده و دلیل غیرقابل فروش بودن آنها را ببینید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید شرایط آسیب دیده و دلیل آن را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if something is unsaleable, it cannot be sold, because nobody wants to buy it or it is of very poor quality.

پیشنهاد کاربران

غیر قابل فروش
ترکیب کامل کلمه:
پیشوند منفی سازِ un اسمِ sale پسوند صفت سازِ able

بپرس