unrestrictive

جمله های نمونه

1. Serving as an unrestrictive passageway for the calf at the time of birth, the vagina is also the location of semen deposition during natural service.
[ترجمه گوگل]واژن که به عنوان یک گذرگاه نامحدود برای گوساله در زمان تولد عمل می کند، همچنین محل رسوب مایع منی در طول خدمت طبیعی است
[ترجمه ترگمان]Serving به عنوان یک گذرگاه unrestrictive برای گوساله در زمان تولد، the محل رسوب منی در طول خدمت طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Additionally there is the preferential policy, simple formalities, unrestrictive environment and the implementation of legal system.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیاست ترجیحی، تشریفات ساده، محیط نامحدود و اجرای نظام حقوقی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیاست ترجیحی، تشریفات ساده، محیط unrestrictive و اجرای سیستم قانونی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In fact, it's the open-top XK, with its baritone growl, thanks to a particularly unrestrictive exhaust, that grows on me the most.
[ترجمه گوگل]در واقع، این XK روباز است، با صدای باریتون، به لطف یک اگزوز به خصوص نامحدود، که بیش از همه بر من رشد می کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، این یک تاپ باز است، با غرش بم آن، با تشکر از یک اگزوز مخصوص unrestrictive که بیشتر در من رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Permissions can be created in either a totally restrictive or totally unrestrictive state.
[ترجمه گوگل]مجوزها می توانند در حالت کاملاً محدود یا کاملاً نامحدود ایجاد شوند
[ترجمه ترگمان]Permissions را می توان در یک حالت کاملا محدود یا کاملا محدود ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A rich and complete concept system is required for Knowledge-based Problem Solving, especially when the problem is domain unrestrictive.
[ترجمه گوگل]یک سیستم مفهومی غنی و کامل برای حل مسئله مبتنی بر دانش مورد نیاز است، به‌ویژه زمانی که مسئله نامحدود باشد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مفهومی غنی و کامل برای مساله حل مساله مبتنی بر دانش مورد نیاز است، به خصوص زمانی که مشکل دامنه unrestrictive است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All that you can do in this case is to define a generic, unrestrictive property description for each ad-hoc property, and use it to create each Property object.
[ترجمه گوگل]تمام کاری که در این مورد می توانید انجام دهید این است که برای هر ویژگی ad-hoc یک توصیف عمومی و نامحدود تعریف کنید و از آن برای ایجاد هر شیء Property استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می توانید در این مورد انجام دهید این است که یک توصیف کلی از اموال عمومی را برای هر ویژگی ad تعریف کنید و از آن برای ایجاد هر شی مالکیت استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not tending to restrict

پیشنهاد کاربران

بپرس