unreserved

/ˌʌnrɪˈzɝːvd//ˌʌnrɪˈzɜːvd/

رک، بی پروا، بی رودربایستی، صاف و پوست کنده، بی قید وشرط، اشکارا، بی پرده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: unreservedly (adv.)
(1) تعریف: not held back; given without reservation or limit.
متضاد: reserved
مشابه: round

- unreserved applause
[ترجمه گوگل] تشویق بی قید و شرط
[ترجمه ترگمان] احساسات خود را جمع و جور می کرد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: free from reserve in behavior or speech.
متضاد: reserved
مشابه: uninhibited

- an unreserved personality
[ترجمه گوگل] یک شخصیت بی قید و شرط
[ترجمه ترگمان] شخصیت خود را بی تکلف و بی تکلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: not kept for a particular individual, as a theater seat.
متضاد: reserved

جمله های نمونه

1. Charles displays unreserved admiration for his grandfather.
[ترجمه گوگل]چارلز بی دریغ از پدربزرگش تحسین می کند
[ترجمه ترگمان]چارلز احساسات پدربزرگ خود را بی پرده نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We alwayskeep a few unreserved tables.
[ترجمه گوگل]ما همیشه چند میز رزرو نشده نگه می داریم
[ترجمه ترگمان]چند تا میز unreserved
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He offered us his unreserved apologies.
[ترجمه گوگل]او بدون قید و شرط از ما عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان]He را به ما تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unreserved seats are available one hour before the performance.
[ترجمه گوگل]صندلی های رزرو نشده یک ساعت قبل از اجرا موجود است
[ترجمه ترگمان]صندلی های unreserved یک ساعت قبل از نمایش در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do I have your unreserved attention?
[ترجمه گوگل]آیا توجه بی دریغ شما را دارم؟
[ترجمه ترگمان]آیا من احساسات your را به شما جلب کرده ام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jones' lawyers are seeking an unreserved apology from the newspaper.
[ترجمه گوگل]وکلای جونز به دنبال عذرخواهی بدون قید و شرط از روزنامه هستند
[ترجمه ترگمان]وکلای جونز به دنبال عذرخواهی بی پرده خود از این روزنامه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cheques Unreserved seats available from one hour before most performances - just come along.
[ترجمه گوگل]صندلی‌های رزرو نشده موجود را از یک ساعت قبل از اکثر اجراها بررسی می‌کند - فقط همراه باشید
[ترجمه ترگمان]Cheques unreserved که از یک ساعت قبل از اغلب نمایش ها در دسترس هستند - فقط به راه خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We got in to an unreserved seating area for 13 quid.
[ترجمه گوگل]ما به یک محل نشیمن بدون رزرو به قیمت 13 دلار رسیدیم
[ترجمه ترگمان]ما به مدت ۱۳ پوند به یک محل نشستن بی تکلف رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is easy and unreserved among acquaintance, and has a most agreeable style of conversation.
[ترجمه گوگل]او در میان آشنایان، ساده و بی‌حوصله است و شیوه مکالمه‌اش بسیار مطلوب است
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده است و خودمانی حرف می زند، و خیلی هم خودمانی حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We also felt deeply the unreserved support and great care of our motherland.
[ترجمه گوگل]ما همچنین عمیقاً حمایت بی‌دریغ و مراقبت فراوان از سرزمین مادری خود را احساس کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین حمایت deeply و مراقبت زیادی از سرزمین مادری خود را احساس کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These actions, which have aroused universal and unreserved disapproval, must nevertheless give us a pause.
[ترجمه گوگل]این اقدامات، که مخالفت جهانی و بی‌قید و شرطی را برانگیخته است، باید به ما وقفه بدهد
[ترجمه ترگمان]این اعمال، که احساسات همگانی و unreserved را برانگیخته است، با این حال باید کمی مکث کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He chose an unreserved seat to sit down and ordered a cup of tea.
[ترجمه گوگل]یک صندلی بدون رزرو برای نشستن انتخاب کرد و یک فنجان چای سفارش داد
[ترجمه ترگمان]صندلی راحتی را انتخاب کرد تا بنشیند و یک فنجان چای سفارش بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was lively and unreserved, danced every dance.
[ترجمه گوگل]او پر جنب و جوش و بی قید و شرط بود، هر رقصی را می رقصید
[ترجمه ترگمان]می رقصید و احساسات خود را جمع و جور می کرد و هر رقص را می رقصید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These actions, which have aroused universal and unreserved disapPageRankoval, must nevertheless give us a pause.
[ترجمه گوگل]با این وجود، این اقدامات، که باعث ناامیدی جهانی و بدون قید و شرط شده است، باید به ما یک مکث بدهد
[ترجمه ترگمان]این اعمال که احساسات عمومی و بی تکلف را برانگیخته است، با این حال، باید یک وقفه به ما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not reserved, not qualified

پیشنهاد کاربران

Without reservations; complete.
تمام و کمال/بی شک و شبهه
Frank and open.
صادق/راستین/

بپرس