1. The manufacturing industry plays an unreplaceable role in our country economic development, which is not only the important source of our country GDP, but also has absorbed the massive labor forces.
[ترجمه گوگل]صنعت تولید نقش بی بدیلی در توسعه اقتصادی کشور ما دارد که نه تنها منبع مهم تولید ناخالص داخلی کشور ما است، بلکه نیروی کار انبوه را نیز جذب کرده است
[ترجمه ترگمان]صنعت تولید نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ما ایفا می کند، که نه تنها منبع مهم تولید ناخالص داخلی کشور ماست، بلکه همچنین نیروی کار عظیم را جذب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنعت تولید نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ما ایفا می کند، که نه تنها منبع مهم تولید ناخالص داخلی کشور ماست، بلکه همچنین نیروی کار عظیم را جذب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Metaphor plays an unreplaceable role in the development of vocabulary. It causes the change of prototype meaning, the expansion of semantics, and the development of category.
[ترجمه گوگل]استعاره نقش غیرقابل جایگزینی در توسعه واژگان دارد باعث تغییر معنای نمونه اولیه، گسترش معناشناسی و توسعه مقوله می شود
[ترجمه ترگمان]استعاره نقش unreplaceable در توسعه واژگان ایفا می کند این امر موجب تغییر مفهوم اولیه، توسعه معانی و توسعه مقوله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استعاره نقش unreplaceable در توسعه واژگان ایفا می کند این امر موجب تغییر مفهوم اولیه، توسعه معانی و توسعه مقوله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cotton seed as one of the important and unreplaceable agricultural inputs and it's function in cotton production have been attached importance to more and more.
[ترجمه گوگل]بذر پنبه بهعنوان یکی از نهادههای مهم و غیرقابل جایگزین کشاورزی و عملکرد آن در تولید پنبه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دانه پنبه به عنوان یکی از مهم ترین و unreplaceable مواد کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد و عملکرد آن در تولید پنبه برای بیشتر و بیشتر اهمیت ویژه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانه پنبه به عنوان یکی از مهم ترین و unreplaceable مواد کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد و عملکرد آن در تولید پنبه برای بیشتر و بیشتر اهمیت ویژه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The fine traditions of CPC have an unreplaceable power in uniting and cohering the mass.
[ترجمه گوگل]سنت های خوب CPC قدرتی غیرقابل جایگزین در متحد کردن و انسجام توده ها دارد
[ترجمه ترگمان]سنت fine CPC دارای قدرت unreplaceable در متحد کردن و cohering کردن جرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سنت fine CPC دارای قدرت unreplaceable در متحد کردن و cohering کردن جرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sometimes body English plays an unreplaceable role in English communication, but it is always neglected.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات انگلیسی بدن نقش غیرقابل جایگزینی در ارتباطات انگلیسی ایفا می کند، اما همیشه مورد غفلت قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات زبان انگلیسی، نقش unreplaceable را در ارتباط انگلیسی بازی می کند، اما همیشه نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات زبان انگلیسی، نقش unreplaceable را در ارتباط انگلیسی بازی می کند، اما همیشه نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The library plays an unreplaceable role in the improvement of humankind culture and society.
[ترجمه گوگل]کتابخانه نقشی بی بدیل در بهبود فرهنگ و جامعه بشری ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]کتابخانه نقش مهمی در بهبود فرهنگ انسانی و جامعه ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کتابخانه نقش مهمی در بهبود فرهنگ انسانی و جامعه ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is comprehensive experiment teaching that plays an unreplaceable role in cultivating students' abilities of innovation, analyzing and solving problems.
[ترجمه گوگل]این آموزش آزمایشی جامع است که نقشی بی بدیل در پرورش توانایی های دانش آموزان در نوآوری، تجزیه و تحلیل و حل مسائل ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]این یک تجربه آزمایشی جامع است که نقش مهمی در کاشت توانایی های دانش آموزان در نوآوری، تحلیل و حل مشکلات ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک تجربه آزمایشی جامع است که نقش مهمی در کاشت توانایی های دانش آموزان در نوآوری، تحلیل و حل مشکلات ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, ASP and the analog integrated circuit design have not phased out of the stage. Instead, they are playing an unreplaceable role in many cases.
[ترجمه گوگل]با این حال، ASP و طراحی مدار مجتمع آنالوگ از مرحله خارج نشده اند در عوض، آنها در بسیاری از موارد نقش غیرقابل جایگزینی دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، ASP و طراحی مدار مجتمع آنالوگ از صحنه خارج نشده اند در عوض، آن ها نقش unreplaceable را در بسیاری از موارد ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، ASP و طراحی مدار مجتمع آنالوگ از صحنه خارج نشده اند در عوض، آن ها نقش unreplaceable را در بسیاری از موارد ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the teaching of history, local history has its unreplaceable special role.
[ترجمه گوگل]در آموزش تاریخ، تاریخ محلی نقش ویژه بی بدیل خود را دارد
[ترجمه ترگمان]در آموزش تاریخ، تاریخ محلی نقش خاص خود را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آموزش تاریخ، تاریخ محلی نقش خاص خود را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The practice indicated that conditional knowledge is the important foundation for career development of teacher, play an unreplaceable part in teacher's routine work.
[ترجمه گوگل]این عمل نشان داد که دانش مشروط پایه مهمی برای پیشرفت شغلی معلم است و نقشی غیرقابل جایگزین در کار روزمره معلم دارد
[ترجمه ترگمان]این روش نشان داد که دانش مشروط یک پایه مهم برای توسعه شغلی معلم است و نقش مهمی در کار روتین معلمان بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روش نشان داد که دانش مشروط یک پایه مهم برای توسعه شغلی معلم است و نقش مهمی در کار روتین معلمان بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After following Zhou, Jiang made full preparations for overthrowing the Shang Dynasty, playing an unreplaceable role in that historical change.
[ترجمه گوگل]پس از پیروی از ژو، جیانگ آمادهسازی کامل برای سرنگونی سلسله شانگ شد و نقشی غیرقابل جایگزین در آن تغییر تاریخی ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]پس از چین، جیانگ آماده سازی کامل برای سرنگونی خاندان Shang انجام داد و نقش unreplaceable را در این تغییر تاریخی ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از چین، جیانگ آماده سازی کامل برای سرنگونی خاندان Shang انجام داد و نقش unreplaceable را در این تغییر تاریخی ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The university student"the village official"takes newly emerging things to display in the new rural reconstruction process is affecting unreplaceable.
[ترجمه گوگل]دانشجوی دانشگاه "مسئول روستا" چیزهای تازه در حال ظهور را برای نمایش در روند بازسازی روستایی جدید تاثیر می گذارد غیر قابل تعویض است
[ترجمه ترگمان]دانشجوی دانشگاه \"مسئول روستا\" چیزهای جدیدی را برای نمایش در روند جدید بازسازی روستایی اتخاذ می کند که بر unreplaceable تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشجوی دانشگاه \"مسئول روستا\" چیزهای جدیدی را برای نمایش در روند جدید بازسازی روستایی اتخاذ می کند که بر unreplaceable تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Synthetic subject design of the mechanic design is an important and unreplaceable practical phase in the cultivation of students ability in design and innovation.
[ترجمه گوگل]طراحی موضوع مصنوعی طراحی مکانیک یک مرحله عملی مهم و غیرقابل جایگزین در پرورش توانایی دانشجویان در طراحی و نوآوری است
[ترجمه ترگمان]طراحی سوژه مصنوعی از طراحی مکانیک، یک فاز عملی مهم و عملی در کشت توانایی دانشجویان در طراحی و نوآوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طراحی سوژه مصنوعی از طراحی مکانیک، یک فاز عملی مهم و عملی در کشت توانایی دانشجویان در طراحی و نوآوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The self-closed residential area is an outstanding characteristic of the Islamic cities in the Middle East. It plays an unreplaceable role in the development of the Islamic cities.
[ترجمه گوگل]منطقه مسکونی خود بسته از ویژگی های برجسته شهرهای اسلامی در خاورمیانه است نقشی بی بدیل در توسعه شهرهای اسلامی دارد
[ترجمه ترگمان]منطقه مسکونی self یکی از ویژگی های برجسته شهرهای اسلامی خاورمیانه است این بازی نقش مهمی در توسعه شهرهای اسلامی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منطقه مسکونی self یکی از ویژگی های برجسته شهرهای اسلامی خاورمیانه است این بازی نقش مهمی در توسعه شهرهای اسلامی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The functions of International Investment Bank are becoming more important and unreplaceable both in the development of economy and in the situation of world economy globalization.
[ترجمه گوگل]کارکردهای بانک سرمایه گذاری بین المللی هم در توسعه اقتصاد و هم در شرایط جهانی شدن اقتصاد جهانی مهم و غیرقابل جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]کارکرده ای بانک سرمایه گذاری بین المللی در حال تبدیل شدن به اهمیت بیشتری در توسعه اقتصاد و هم در وضعیت جهانی شدن اقتصاد جهانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارکرده ای بانک سرمایه گذاری بین المللی در حال تبدیل شدن به اهمیت بیشتری در توسعه اقتصاد و هم در وضعیت جهانی شدن اقتصاد جهانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید