unrepeatable


معنی: تکرار نشدنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of repeatable.

جمله های نمونه

1. His remarks were quite shocking unrepeatable, in fact.
[ترجمه گوگل]سخنان او در واقع کاملا تکان دهنده و تکرار نشدنی بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، اظهارات او در واقع تکرار نشدنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This unrepeatable offer is only available for a strictly limited period.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد تکرار نشدنی فقط برای مدت زمان محدودی موجود است
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد غیرقابل تکرار تنها برای یک دوره محدود در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She glared at him and muttered something unrepeatable.
[ترجمه گوگل]به او خیره شد و چیزی تکرار نشدنی زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]به او چشم غره رفت و زیر لب چیز نامفهومی زمزمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He called me several unrepeatable names.
[ترجمه گوگل]او مرا با نام های تکرار نشدنی صدا زد
[ترجمه ترگمان] اون بهم چند تا اسم دیگه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He said something unrepeatable.
[ترجمه گوگل]یه چیز تکرار نشدنی گفت
[ترجمه ترگمان] اون یه چیز نامفهومی گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Read committed - Permits unrepeatable reads but not dirty reads.
[ترجمه گوگل]خواندن متعهد - اجازه خواندن های تکرار نشدنی را می دهد اما خواندن کثیف را نمی دهد
[ترجمه ترگمان]کتاب های مذکور به شرح زیر است، اما کثیف نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The unrepeatable test shall not be retested. The client shall give up the right of dissent.
[ترجمه گوگل]آزمون تکرار نشدنی نباید دوباره آزمایش شود مشتری باید از حق مخالفت صرف نظر کند
[ترجمه ترگمان]تکرار قابل تکرار نخواهد بود مشتری از حق مخالفت صرف نظر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An unrepeatable read, phantom read, and reads of uncommitted data can occur.
[ترجمه گوگل]یک خواندن تکرار نشدنی، خواندن فانتوم، و خواندن داده های غیرمتعهد ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]چیز نامفهومی خوانده می شود، فانتوم مطالعه می کند، و خواندن داده های uncommitted می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Repeatable read - Permits neither unrepeatable reads nor dirty reads . Phantom reads may occur.
[ترجمه گوگل]خواندن تکراری - نه خواندن های تکرار نشدنی و نه خواندن کثیف را اجازه نمی دهد خواندن فانتوم ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]Repeatable خواند: Permits نه تکراری است و نه چیز کثیفی خوانده می شود ممکن است کلمه فانتوم روی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An unrepeatable read and phantom read can occur.
[ترجمه گوگل]خواندن و خواندن فانتوم تکرار نشدنی ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]تکرار قابل تکرار و خواندن فانتوم می تواند رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What we all said about politicians is certainly unrepeatable.
[ترجمه گوگل]آنچه همه ما در مورد سیاستمداران گفتیم قطعا تکرار نشدنی است
[ترجمه ترگمان]آنچه که همه ما در مورد سیاستمداران گفتیم قطعا تکرار ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dogs and mice and flies are as unrepeatable as men are.
[ترجمه گوگل]سگ ها و موش ها و مگس ها مثل مردها تکرار نشدنی هستند
[ترجمه ترگمان]سگ ها و موش ها و مگس ها همانند انسان ها تکرار ناپذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unrepeatable read - A transaction reads a row twice and reads different state each time.
[ترجمه گوگل]خواندن تکرار نشدنی - یک تراکنش یک ردیف را دو بار می خواند و هر بار حالت های مختلف را می خواند
[ترجمه ترگمان]unrepeatable خوانده - تراکنش دو بار یک سطر را خوانده و هر بار وضعیت متفاوتی را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکرار نشدنی (صفت)
unfrequented, unrepeatable

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be repeated, not reproducible

پیشنهاد کاربران

بپرس