unreliability

/ˌənriˌlaɪəˈbɪləti//ˌʌnrɪˈlaɪəbl̩/

معنی: بی اعتباری، عدم اطمینان
معانی دیگر: عدم اطمینان، بی اعتباری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of reliability.

جمله های نمونه

1. The disadvantages include the possible unreliability of outside contractors and fewer opportunities to integrate all aspects of provision into a corporate whole.
[ترجمه گوگل]معایب شامل عدم اطمینان احتمالی پیمانکاران خارجی و فرصت های کمتر برای ادغام تمام جنبه های تأمین در یک کل شرکتی است
[ترجمه ترگمان]معایب شامل غیرقابل اعتماد بودن احتمالی پیمانکاران خارجی و فرصت های کمی برای ادغام تمام جنبه های ارائه به یک کل شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It laid to rest the charges of unreliability and less-than-advertised performance that have long dogged the Pentagon.
[ترجمه گوگل]اتهامات غیرقابل اعتماد بودن و عملکرد کمتر از آنچه که تبلیغ شده بود را که مدتهاست پنتاگون را تحت فشار قرار داده بود، رد کرد
[ترجمه ترگمان]این لایحه برای بقیه هزینه های غیرقابل اعتماد و عملکرد کم تر از آنچه که پنتاگون تا مدت ها پیش پنتاگون را تعقیب کرده بود، قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Critics of ethnography stress its unreliability.
[ترجمه گوگل]منتقدان قوم نگاری بر غیرقابل اعتماد بودن آن تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]منتقدان قوم شناختی بر غیرقابل اعتماد بودن آن تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The commuter network's unreliability threatens the City's precious international competitiveness.
[ترجمه گوگل]غیرقابل اعتماد بودن شبکه رفت و آمد، رقابت بین المللی ارزشمند شهر را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]غیرقابل اعتماد بودن شبکه commuter، رقابتی بین المللی ارزشمند شهر را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is there a contradiction between unreliability of IP connectionless and reliability of Internet transportation?This paper discusses the relation between IP and Internet reliability.
[ترجمه گوگل]آیا تناقضی بین غیرقابل اطمینان بودن اتصال IP و قابلیت اطمینان حمل و نقل اینترنتی وجود دارد؟ این مقاله رابطه بین IP و قابلیت اطمینان اینترنت را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]آیا بین عدم اطمینان قابلیت اتصال IP و قابلیت اطمینان حمل و نقل اینترنت تناقضی وجود دارد؟ این مقاله رابطه بین قابلیت اطمینان اینترنت و اینترنت را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the design ideas of SIP, and the unreliability of the bear network, bring the great potential security problems on a large scale application of SIP.
[ترجمه گوگل]اما ایده‌های طراحی SIP و غیرقابل اعتماد بودن شبکه خرس، مشکلات امنیتی بالقوه بزرگی را در کاربردهای SIP در مقیاس بزرگ به ارمغان می‌آورد
[ترجمه ترگمان]اما ایده های طراحی SIP و غیرقابل اعتماد بودن شبکه حمل و نقل، مشکلات امنیتی بالقوه بزرگ را در کاربرد مقیاس بزرگ SIP به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This refusal to compromise underscores China's unreliability as a neighbor, says Srikanth Kondapalli, head of the Centre for East Asian Studies at New Delhi's Jawaharlal Nehru University.
[ترجمه گوگل]سریکانت کونداپالی، رئیس مرکز مطالعات آسیای شرقی در دانشگاه جواهر لعل نهرو دهلی نو، می گوید: این امتناع از مصالحه بر غیرقابل اعتماد بودن چین به عنوان یک همسایه تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]Srikanth Kondapalli، رئیس مرکز مطالعات آسیای شرقی در دانشگاه جواهر لعل نهرو دهلی نو، می گوید که این امتناع از مصالحه بر قابل اعتماد بودن چین به عنوان یک همسایه تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because of the unreliability of the electricity, business is good for those selling generators, bootleg gasoline and LED lamps, which is what the man on the left is holding.
[ترجمه گوگل]به دلیل غیرقابل اطمینان بودن برق، تجارت برای کسانی که ژنراتور، بنزین و لامپ های ال ای دی می فروشند خوب است، چیزی که مرد سمت چپ در دست دارد
[ترجمه ترگمان]به دلیل قابل اعتماد بودن برق، تجارت برای افراد فروشنده سوخت، بنزین قاچاق و چراغ های LED خوب است، که همان چیزی است که مرد سمت چپ آن را نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And the negative aspects, instance the unreliability of the Brazilians, one simply has to accept.
[ترجمه گوگل]و جنبه های منفی، به عنوان مثال غیرقابل اعتماد بودن برزیلی ها، به سادگی باید پذیرفت
[ترجمه ترگمان]و جنبه های منفی، به عنوان مثال، قابل اعتماد بودن برزیلی، فرد باید به سادگی آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There have been, frequent fluctuations of price and unreliability in supply.
[ترجمه گوگل]نوسانات مکرر قیمت و عدم اطمینان در عرضه وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در اینجا نوسانات مکرر قیمت و غیرقابل اعتماد بودن در عرضه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the negative aspects, for instance the unreliability of the Brazilians, one simply has to accept.
[ترجمه گوگل]و جنبه های منفی، برای مثال غیرقابل اعتماد بودن برزیلی ها، به سادگی باید پذیرفت
[ترجمه ترگمان]و جنبه های منفی، به عنوان مثال، قابل اعتماد بودن برزیلی، فرد باید به سادگی آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A bigger unreliability, means that you need to employ more this kind of managers.
[ترجمه گوگل]عدم اطمینان بیشتر به این معنی است که شما نیاز به استخدام بیشتر این نوع مدیران دارید
[ترجمه ترگمان]یک غیرقابل اعتماد بودن بزرگ تر، به این معنی است که شما باید این نوع از مدیران را به کار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And this unreliability of time adds to the confusion in the sorrower's mind as to whether grief is a state or a process.
[ترجمه گوگل]و این غیرقابل اعتماد بودن زمان بر سردرگمی در ذهن غمگین می افزاید که آیا غم یک حالت است یا یک فرآیند
[ترجمه ترگمان]و این عدم اطمینان زمان به ابهام در ذهن sorrower می افزاید که آیا اندوه یک دولت یا یک فرآیند است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unreliability. She says she'll review your report by Tuesday,(Sentence dictionary) but it doesn't happen.
[ترجمه گوگل]غیر قابل اعتماد بودن او می‌گوید تا سه‌شنبه گزارش شما را بررسی می‌کند، (فرهنگ جملات) اما این اتفاق نمی‌افتد
[ترجمه ترگمان]Unreliability او می گوید که گزارش شما را تا سه شنبه (فرهنگ لغت حکم)بررسی خواهد کرد اما این اتفاق نمی افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yet studies run into the unreliability of modelling future climatic effects and sometimes ignore changes in land use and health care.
[ترجمه گوگل]با این حال، مطالعات به عدم اطمینان مدل‌سازی اثرات اقلیمی آینده و گاهی اوقات تغییرات در کاربری زمین و مراقبت‌های بهداشتی را نادیده می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مطالعات به غیرقابل اعتماد بودن مدل سازی اثرات آب و هوایی در آینده منجر می شوند و گاهی اوقات تغییرات کاربری زمین و مراقبت بهداشتی را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی اعتباری (اسم)
nullity, disparagement, discredit, disfavour, unreliability, disfavor

عدم اطمینان (اسم)
unreliability, misgiving, qualm

انگلیسی به انگلیسی

• lack of trustworthiness; irresponsibility

پیشنهاد کاربران

بپرس